کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجالس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مجالس
لغتنامه دهخدا
مجالس . [ م َ ل ِ ] (ع اِ) ج ِ مجلس و مجلسة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ِ مجلس . (غیاث ) (آنندراج ).انجمنها و مجلسها. (ناظم الاطباء) : یا ایها الذین آمنوا اذا قیل لکم تفسحوا فی المجالس فافسحوا یفسح اﷲ لکم . (قرآن 11/58). و رجوع به مجلس شود.
-
مجالس
لغتنامه دهخدا
مجالس . [ م ُ ل ِ ] (ع ص ) همنشین . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : با وزراء وکتاب ایشان مجالس و معاشر. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).
-
جستوجو در متن
-
قندوز
لغتنامه دهخدا
قندوز. [ ق ُ ] (اِ) قندز. (مجالس النفایس ) (حاشیه ٔ برهان چ معین ): مولانا قبولی قندوزی است . (مجالس النفایس ص 242). رجوع به قندز شود.
-
کاتب
لغتنامه دهخدا
کاتب . [ ت ِ ] (اِخ ) (پهلوان ...) مترجم مجالس النفائس آرد: هم اشعار و مصنفات آن حضرت (امیر علیشیر) را کتابت میکند و این مطلع از اوست : عید است و مرا بی مه خود خرمئی نیست خلقی همه در شادی و چون من غمئی نیست . (ترجمه ٔ مجالس النفائس ص 88).رجوع به مجال...
-
تربتی
لغتنامه دهخدا
تربتی .[ ت ُ ب َ ] (اِخ ) رجوع به مجالس النفائس ص 102 شود.
-
شاهک
لغتنامه دهخدا
شاهک . [ هََ ] (اِخ ) نام مهردارخان شیبانی بوده است . (مجالس النفائس ص 172).
-
کلان قاضی
لغتنامه دهخدا
کلان قاضی . [ ک َ ] (اِخ ) خواجه ... به گفته ٔ مؤلف مجالس از قضات هرات و پدر مولانا وصلی شاعر بود که همه ٔمردم هرات در عقل و رای او را مسلم می دارند. (از مجالس النفائس ص 102). و رجوع به همین کتاب ص 274 شود.
-
کورلطیف
لغتنامه دهخدا
کورلطیف . [ ل َ ] (اِخ ) به نقل صاحب مجالس النفائس از شعرای نیک ماوراءالنهر است و طبعی لطیف دارد. بیت زیر از اوست :سبوی باده به سر می بریم و خوش عیشی است اگر مدام توان این چنین به سر بردن .(از مجالس النفائس ).
-
هراتی
لغتنامه دهخدا
هراتی . [ هََ ] (اِخ ) از شعرای قرن نهم ومعاصر مؤلف مجالس النفائس است . این مطلع از اوست :فصل بهار و موسم گلها شکفتن است ساقی بیار باده ، چه حاجت به گفتن است ؟رجوع به مجالس النفائس ، ص 80 شود.
-
تخلیط کردن
لغتنامه دهخدا
تخلیط کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) افساد. فتنه کردن . دوبهم زنی . مُضَرّبی . تضریب کردن : هرچند اگر تخلیطی کند پنهان نماند. (مجالس سعدی ). چون بر مضمون وقوف یافت بدانست که غلام تخلیطی کرده . (مجالس سعدی ). رجوع به تخلیط شود.
-
چشمه مالان
لغتنامه دهخدا
چشمه مالان . [ چ َ م َ ] (اِخ ) نام محلی است که بنا بنوشته ٔ مؤلف مجالس النفائس ، بابا عبداﷲ که مردی قلندر و جماعت کش بوده و مردم به او ارادتی تمام داشته اند، منسوب بدان محل است ». (از مجالس النفائس ص 144).
-
حیدرمجذوب
لغتنامه دهخدا
حیدرمجذوب . [ ح َ دَ م َ ] (اِخ ) میر علیشیر در مجالس النفایس او را نام برده است و نویسد این بیت را در وقت جنون گفته است :لب و دندان آن مه با چه ماندچو قندی بر برنج دانه دانه .رجوع به مجالس النفایس ص 28 شود.
-
گازارگاه هری
لغتنامه دهخدا
گازارگاه هری . [ ] (اِخ ) محلی است که قبر مولانا محمد نعمت آبادی درآنجا واقع است . رجوع به مجالس النفائس ص 220 شود.
-
نیک سرانجامی
لغتنامه دهخدا
نیک سرانجامی . [س َ اَ ] (حامص مرکب ) عاقبت به خیری . نیک سرانجام بودن : امید نیک سرانجامی داشتن . (مجالس سعدی ).