کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مثلب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مثلب
لغتنامه دهخدا
مثلب . [ م ُ ث َل ْ ل ِ ] (ع ص ) ثِلب گردیدن شتر. و ثلب ؛ شتر پیر دندان و موی دم ریخته . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تثلیب شود.
-
واژههای همآوا
-
مسلب
لغتنامه دهخدا
مسلب . [ م ُ س َل ْ ل ِ ] (ع ص ) ماده شتر و یا زن بچه مرده یا ناتمام افکنده . مُسْلِب . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). و رجوع به مُسِلب شود.
-
مسلب
لغتنامه دهخدا
مسلب . [ م ُ ل ِ ] (ع ص ) ناقه و زن بچه مرده یا ناتمام افکنده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مُسلّب . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). و رجوع به مُسَلِّب شود.
-
مصلب
لغتنامه دهخدا
مصلب . [ م ُ ص َل ْ ل َ ] (ع ص ) ثوب مصلب ؛ جامه ٔ با نقش چلیپا. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). جامه ٔ به چلیپا کرده . (مهذب الاسماء).
-
مصلب
لغتنامه دهخدا
مصلب . [ م ُ ص َل ْ ل ِ ] (ع ص ) خرمای خشک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
بوزیدان
لغتنامه دهخدا
بوزیدان . (اِ) دارویی است که از مصر آورند و بعربی مستعجل خوانند و بجهت فربهی استعمال کنند. اگر با شیر گوسفند یا آرد برنج ، حلوا سازند و بخورند بدن را فربه کند. (برهان ) (آنندراج ). بیخی است سپید، درازتر انگشتی . مبهی و محرک جماع و مسهل زردآب و تریاق ...