کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متوفا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
میرم
لغتنامه دهخدا
میرم . [ م َ رَ ] (اِخ ) محمودبن محمدبن چلبی قاضی زاده متوفا به سال 931 هَ . ق . رجوع به محمودبن محمد چلبی شود.
-
شمردل
لغتنامه دهخدا
شمردل . [ ش َ م َ دَ ] (اِخ ) ابن شریک بن عبدالملک ، شاعر هجاء عرب متوفا در حدود سال 80 هَ . ق . وی از بنی ثعلبةبن یربوع از تمیم بود و قصیده و رجز را نیکو می گفت . (فرهنگ فارسی معین ).
-
دوقه
لغتنامه دهخدا
دوقه . [ دَ ق َ ] (اِخ ) کین زاده مولی عثمان بن محمد رومی . متوفا به سال 1013 هَ . ق . او راست : ازهار الجمائل فی وصف الاوائل . (یادداشت مؤلف ).
-
شمس الائمه
لغتنامه دهخدا
شمس الائمه . [ ش َ سُل ْ اَ ءِم ْ م َ ] (اِخ ) لقب امام محمدبن احمدبن ابی سهل سرخسی حلوانی متوفا به سال 483 هَ . ق .. (یادداشت مؤلف ). رجوع به محمدبن احمدبن ابی سهل سرخسی شود.
-
مصطفی
لغتنامه دهخدا
مصطفی . [م ُ طَ فا ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن عبیداﷲ القسطنطینی ، معروف به حاجی خلیفه و کاتب چلبی . صاحب کشف الظنون (متوفا به سال 1068 هَ . ق .). رجوع به کاتب چلبی شود.
-
اعراب القرآن
لغتنامه دهخدا
اعراب القرآن . [ اِ بُل ْ ق ُرْ ] (ع اِ مرکب ) یا علم اعراب القرآن . بنا بگفته ٔ مؤلف مفتاح السعاده از فروع علم تفسیر محسوب است ولیکن در حقیقت این علم از فروع یا مباحث علم نحو است و آنرا علمی مستقل شناختن چنانکه سیوطی در اتقان آنرا اختیار کرده ، درس...
-
یوسف
لغتنامه دهخدا
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن محمدجان کوسج قراباغی . متوفا به سال 1054 هَ . ق . در علم معقول از مستعدان روزگار گذشته و در فکر و سخن هم فائق اقران گشته . او راست :خون شد دل من خوب شد این خون شدنی بودآن به که ز بیداد تو شد چون شدنی بود. (از فرهنگ سخنوران )...
-
یعقوب
لغتنامه دهخدا
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن سلیمان اسفراینی شافعی ، مکنی به ابویوسف . متوفا به سال 488 هَ . ق . او راست : 1- بدایعالاخبار و روایعالاشعار. 2- محاسن الادب و اجتناب الریب . 3- سیرالخلافة. 4- شرائطالخلافة. 5- المستظهری ، در امامت و شرایط خلافت . (یادداشت ...
-
شمس الاسلام
لغتنامه دهخدا
شمس الاسلام . [ ش َ سُل ْ اِ ] (اِخ ) کیاالهراسی یا کیای هراسی متوفا به سال 504 هَ . ق . ازدانشمندان نامی قرن پنجم و ششم هجری و از شاگردان ابوالمعالی و همدرس امام محمد غزالی بود که بسبب آمدن لفظ (کیا) با اسم او که با نام بعضی از پادشاهان اسماعیلیه مو...
-
شمعی
لغتنامه دهخدا
شمعی . [ ش َ ] (اِخ ) شاعر ترک . متوفا به سال یکهزار هجری و او تعداد بسیاری از متون فارسی را به ترکی ترجمه و شرح کرده که از آن جمله است : 1-دیوان حافظ. 2- بوستان سعدی . 3- تحفةالاحرار جامی . 4- پندنامه ٔ عطار به ترکی موسوم به سعادتنامه . 5- مثنوی مول...
-
یعقوب
لغتنامه دهخدا
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن بدران بن منصور دمشقی (یا مصری ) تقی الدین جرائدی ، مکنی به ابویوسف . متوفا به سال 688 هَ . ق . او راست : 1- حل الرموز فی القرائة. 2- کشف الرموز، در شرح قصیده ٔ حرزالامانی . (از یادداشت مؤلف ). او در دمشق به دنیا آمد و در ق...
-
کلاله
لغتنامه دهخدا
کلاله . [ ک َ ل َ ] (ع ص ، اِ)مردی که نه ولد باشد او را نه والد. (منتهی الارب ). آنکس که او را فرزند و پدر نباشد. (از اقرب الموارد). || آنکه لاصق نباشد از نسب . (منتهی الارب ).آنکس که از راه نسب پیوستگی نداشته باشد. (از اقرب الموارد). || آنکه نسب او ...