کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متهالک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متهالک
لغتنامه دهخدا
متهالک . [ م ُ ت َ ل ِ ] (ع ص ) بر بستر افتنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). افتاده . و بی آرام در بستر افتاده . (ناظم الاطباء). || خمان و چمان رونده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) . کسی که بطور گستاخی و شوخی و خ...
-
جستوجو در متن
-
باعک
لغتنامه دهخدا
باعک . [ ع ِ ] (ع ص ، اِ) احمق . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (تاج العروس ) (مهذب الاسماء). نادان . (ناظم الاطباء). || متهالک . (تاج العروس ).