کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متنفر کننده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
دشمن دار
لغتنامه دهخدا
دشمن دار. [ دُ م َ ] (نف مرکب ) دشمن دارنده . آنکه او را دشمن باشد. دارای دشمن . (یادداشت مرحوم دهخدا). || که دشمن گیرد. که دیگری را دشمن شمرد. مبغض . دشمن . عدو. (یادداشت مرحوم دهخدا). مقابل دوست دار. یعنی آنکه هم مراد دشمنان باشد. (آنندراج ) : ز بی...
-
شمیده
لغتنامه دهخدا
شمیده . [ ش َ دَ / دِ ] (ن مف / نف ) رمیده . (ناظم الاطباء) (از برهان ) (فرهنگ اوبهی ) : سپاه جاودان از تو رمیده نگار چینیان از تو شمیده . (ویس و رامین ).اگر شمیده بود عقل خصم او نشگفت بلی شمیده بود عقل در دماغ سقیم . ابوالفرج رونی .خرد جز در دماغ او...
-
دلگیر
لغتنامه دهخدا
دلگیر. [ دِ ] (نف مرکب ) دل گیرنده . تکدرآور. حزن آور. غم انگیز. اندوه آور. اندوه آرنده . تأثرآور. دلتنگ کننده . خفه . بی روح : چو این کار دلگیرت آمد به بن ز شطرنج باید که رانم سخن . فردوسی .بدیدم شش مه این ایوان دلگیرببینم باز شش مه دشت نخجیر. (ویس...
-
مار
لغتنامه دهخدا
مار. (اِ) معروف است که به زبان عربی حیه گویند. (برهان ). حیه . (ترجمان القرآن ). حیوانی دراز و خزنده و بی دست و پای که به تازی حیه گویند. ج ، ماران . (ناظم الاطباء). پهلوی «مار» ، سانسکریت ، «ماره » ، این کلمه ٔ سانسکریت بمعنی میراننده و کشنده است ، ...