کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متفسح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متفسح
لغتنامه دهخدا
متفسح . [ م ُ ت َ ف َس ْ س ِ ] (ع ص ) وسیع و فراخ و گشاده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب )(از اقرب الموارد). || کسی که جا میدهد. (ناظم الاطباء). || آن که به خوشی و وسعت نشانیده میشود. (ناظم الاطباء). و رجوع به تفسح شود.
-
واژههای همآوا
-
متفصح
لغتنامه دهخدا
متفصح . [ م ُ ت َ ف َص ْ ص ِ ] (ع ص ) فصیح و زبان آور و سخن آرا. (از منتهی الارب ). || کسی که به زحمت و تکلف فصاحت نماید. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ).