کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متفرط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متفرط
لغتنامه دهخدا
متفرط. [ م ُ ت َ ف َرْ رِ ](ع ص ) اسب پیشی گیرنده بر رمه . (از اقرب الموارد). کسی که در پیش میشود و پیشی میگیرد. (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
متفرة
لغتنامه دهخدا
متفرة. [ م ُ ف َ رَ ] (ع ص ) زمینی که گیاه آن نابالیده چریده شود. (از منتهی الارب ) (از محیطالمحیط). در اللسان زمینی که گیاه آن نابالیده بود و چریدن را ممکن نباشد. و در قاموس زمینی که گیاه آن نابالیده چریده شود. (از ذیل اقرب الموارد). مؤنث مُتفَر. ی...