کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متعطی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متعطی
لغتنامه دهخدا
متعطی . [ م ُ ت َ ع َطْطی ] (ع ص ) عطا خواهنده . (آنندراج ). انعام و بخشش درخواست کننده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تعطی شود.
-
واژههای همآوا
-
متعتی
لغتنامه دهخدا
متعتی . [ م ُ ت َ ع َت ْ تی ] (ع ص ) بزرگ منشی کننده و درگذرنده از حد. (آنندراج ). متکبر و درگذرنده از حد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).