کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متعطلة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متعطلة
لغتنامه دهخدا
متعطلة. [ م ُ ت َ ع َطْ طِ ل َ ] (ع ص ) زن بی پیرایه و بی زینت . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
اسفیجاب
لغتنامه دهخدا
اسفیجاب . [ اَ / اِ ] (اِخ ) اسپیجاب . (جهانگیری ). نام شهری است در ماورأالنهر که آنرا بترکی شبران گویند. (برهان ). نام شهر عظیم از اعمال ماوراءالنهر در حدود ترکستان و از اعمربلاداﷲ است ، و اسپنجاب نیز گویند. (سروری ). شهری در فرغانه باقلیم پنجم . (...