کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متشکل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متشکل
لغتنامه دهخدا
متشکل . [ م ُ ت َ ش َک ْ ک َ ] (ع ص ) انگور به پختن در آمده و رسیده شده بعض آن . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). انگور نیم رسیده . (ناظم الاطباء). || صورت گرفته و ساخته شده و حاصل شده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموار...
-
متشکل
لغتنامه دهخدا
متشکل . [ م ُ ت َ ش َک ْ ک ِ ] (ع ص ) صورت گیرنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تشکل شود.
-
جستوجو در متن
-
باسینیی
لغتنامه دهخدا
باسینیی . (اِخ ) یکی از استانهای قدیم فرانسه متشکل از دو ناحیه ٔ امروزی شامپانی ولرن .
-
لیگورین
لغتنامه دهخدا
لیگورین . [ یِن ْ ] (اِخ ) جمهوری متشکل در 1797 م . از قلمرو ژن به ایتالیا. آنجا از 1805 تا 1814 م . در تصرف فرانسه بود.
-
خیال کردن
لغتنامه دهخدا
خیال کردن . [ خ َ / خیا ک َ دَ ] (مص مرکب ) تصور کردن . (ناظم الاطباء). گمان بردن . || متصور شدن . متشکل شدن .
-
پیوه
لغتنامه دهخدا
پیوه . [ وَ ] (اِخ ) نام قضائی متشکل از وادی نهر پیوه و آن سابقاً تابع سنجاق هرسک بوده . مساحت سطحش به 812 هزار گز بالغ گردد. (قاموس الاعلام ترکی ).
-
لاند
لغتنامه دهخدا
لاند. (اِخ ) دپارتمان دِ. نام دِپارتمانی متشکل از قسمتی از گاسکنی . دارای دو آرندیسمان و 28 کانتون و 334 کمون و 257186 تن سکنه .
-
لزر
لغتنامه دهخدا
لزر. [ ل ُ زِ ] (اِخ ) دپارتمان دولا. دپارتمانی متشکل از قسمت بزرگی از ژوودان ، دارای دو آرندیسمان و 24 کانتن و 198 کمون و 101849 تن سکنه .
-
لوارانفریور
لغتنامه دهخدا
لوارانفریور. [ اَ ف ِ ی ُ ] (اِخ ) نام دپارتمانی متشکل از قسمتی از برتانی به فرانسه . دارای 3 آرندیسمان و 46 کانتون و 220 کمون و 652079 تن سکنه .
-
اسل
لغتنامه دهخدا
اسل . [ اُ ل ُ ] (اِخ ) اسلو. نام قدیمی که در 1924م . مجدداً برای کریستیانیا پایتخت نروژ اتخاذ شد و آن در خلیج متشکل از (سکاگِراک ) واقع است و 250000 سکنه دارد و تجارت آن بارونق است .
-
کنسرسیوم
لغتنامه دهخدا
کنسرسیوم . [ ک ُ س ُ یُم ْ ] (فرانسوی ، اِ) شرکتی بزرگ متشکل از چند شرکت که برای انحصار متاعی یا بهره برداری از معدنی و مانند آن تشکیل شود: کنسرسیوم پنبه . کنسرسیوم زغال سنگ . کنسرسیوم نفت . (فرهنگ فارسی معین ).
-
فادزهر حیوانی
لغتنامه دهخدا
فادزهر حیوانی . [ زَ رِ ح َی ْ / ح ِی ْ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) تحثرات حجرمانندی است که در معده ٔ بعضی از حیوانات متشکل میگردد، و یک وقتی خواص عجیبه به آن نسبت میدادند و آن را دافع همه ٔ سموم میدانستند. (ناظم الاطباء).
-
پیلمار
لغتنامه دهخدا
پیلمار. [ ل ُ ] (اِخ ) نام قضائی متشکل از قسمت جنوبی جزیره ٔ مدللی تابع سنجاق مدللی از ولایت جزائربحر سفید. || نام قصبه ٔ مرکز ناحیه ٔ پیلمار واقع در ساحل جنوبی جزیره . (قاموس الاعلام ترکی ).
-
ژرس
لغتنامه دهخدا
ژرس . [ ژِ ] (اِخ ) نام ایالتی به فرانسه متشکل از قسمتی از گاسکنی قدیم ، دارای سه ایالت و 29 ولایت و 466 دهستان و 191134 تن سکنه . این ناحیه بنام رودی که از آنجا گذرد موسوم گشته است .