کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متسلح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متسلح
لغتنامه دهخدا
متسلح . [ م ُ ت َ س َل ْ ل ِ ] (ع ص ) سلاح پوشنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). سلاح پوشیده . (ناظم الاطباء) : ... تا به مجالحان و متسلحان تشبهی کرده . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 طهران ص 105). و رجوع به تسلح شود.
-
واژههای همآوا
-
متصله
لغتنامه دهخدا
متصله .[ م ُت ْ ت َ ص ِ ل َ ] (ع ص ) متصل . (ناظم الاطباء). مؤنث متصل . رجوع به قضیه ٔ متصله در همین لغت نامه شود.