کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متزغم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متزغم
لغتنامه دهخدا
متزغم . [ م ُ ت َ زَغ ْ غ ِ ] (ع ص ) سخن گوینده در خشم . (آنندراج ).آن که در حالت خشم سخن می گوید. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تزغم شود.
-
واژههای همآوا
-
متزقم
لغتنامه دهخدا
متزقم . [ م ُ ت َ زَق ْ ق ِ ] (ع ص ) بسیار خورنده . (آنندراج ). پرخور و بسیار اکول . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از ذیل اقرب الموارد). || لقمه کننده . (آنندراج ). آن که لقمه می سازد. || کسی که افراط در نوشیدن شیر می کند. (از منتهی الارب ) (ناظم...