کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مترعة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مترعة
لغتنامه دهخدا
مترعة. [ م َ رَع َ ] (ع اِمص ) رجل ذومترعة؛ مرد حکیم باوقار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). باوقار و آرام . (ناظم الاطباء).- || مردی که نه شتابی نماید و نه خشم . (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد).
-
مترعة
لغتنامه دهخدا
مترعة. [ م ُ رَ ع َ ] (ع ص ) مؤنث مُترَع . پر و سرشار. (ناظم الاطباء).
-
مترعة
لغتنامه دهخدا
مترعة. [ م ُ رِ ع َ ] (ع ص ) مؤنث مُترِع . زنی که پر می کند و انباشته می نماید. (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
مطرات
لغتنامه دهخدا
مطرات . [ م َ طَ ] (ع اِ) ج ِ مطر که به معنی باران است . (غیاث ) (آنندراج ).
-
مطراة
لغتنامه دهخدا
مطراة. [ م ُ طَرْ را ] (ع ص ) غِسلة مطراة؛ دست شستی پرورده در خوشبویها. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به مطرا و «عود مطرا» ذیل مطرا شود.
-
جستوجو در متن
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن هارون بن علی بن یحیی بن ابی منصور المنجم . مکنی به ابوالفتح منجم . یاقوت گوید: او یکی از کسانی است که در طرق آداب ، راه و رسم پدران خویش سپرد و براهنمائی روش و سیرت آنان بفضائل هر فنی راه یافت . ابوعلی تنوخی در نشوا...