کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مترز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مترز
لغتنامه دهخدا
مترز. [ م َ رِ ] (اِ) سپر . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ) (از اشتینگاس ).
-
مترز
لغتنامه دهخدا
مترز. [ م ُ رِ ] (ع ص ) دوندگی که سخت کند گوشت اسب را. (آنندراج ). هر چیز که صلب و سخت کند مانند دوندگی که گوشت اسب را سخت می کند. (ناظم الاطباء). || سخت کننده خمیر را. (آنندراج ). زنی که خمیر سفت و سخت می سازد. (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
مطرز
لغتنامه دهخدا
مطرز. [ م ُ طَرْ رَ ] (ع ص ) جامه ٔ با علم و نگار. (منتهی الارب ). جامه ٔ منقش . (دهار). جامه ٔ با طراز و نگار. (ناظم الاطباء). || زینت داده شده و طراز کرده شده . (غیاث ) (آنندراج ). نگارین کرده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : ور بیابم آب در فکر آتش ...
-
مطرز
لغتنامه دهخدا
مطرز. [ م ُ طَرْ رِ ] (اِخ ) ابوعمرو مطرز، محمدبن عبدالواحدبن ابی هاشم . از ائمه لغت و علماء نحو است . اصلا از مردم ابیورد خراسان بود از این جهت او را در نسبت «باوردی » نویسند چه ابیورد را «باورد» نیز مینامند. در دارالسلام بغداد مقام داشت . در کسب هن...
-
مطرز
لغتنامه دهخدا
مطرز. [ م ُ طَرْ رِ ] (اِخ ) قاسم بن زکریابن یحیی بغدادی مکنی به ابوبکر و معروف به مطرز (220 - 305 هَ . ق .) از حفاظ حدیث و مردی ثقة و بسیار حدیث بود. وی در بغداد درگذشته است . (از الاعلام زرکلی ج 6 ص 10).
-
مطرز
لغتنامه دهخدا
مطرز. [ م ُ طَرْ رِ ] (اِخ ) محمدبن علی بن محمد سلمی مکنی به ابوعبداﷲ مطرز. وی مردی نحوی مقری و از اهل دمشق و اشعری مذهب بود. او راست مقدمه ٔ مطرزیه در نحو. (الاعلام زرکلی ج 7 ص 162).
-
مطرز
لغتنامه دهخدا
مطرز. [ م ُ طَرْ رِ ] (ع ص ) علم گر. نگارساز. (منتهی الارب ). آنکه جامه را علم کند. (مهذب الاسماء). علم گر. (دهار). آن که جامه با طراز و نگار میسازد. (ناظم الاطباء). علم نگار. نگارساز. آنکه جامه را نگار کند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : هوا روی زمین...