کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متخطر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متخطر
لغتنامه دهخدا
متخطر. [ م ُ ت َخ َطْ طِ ] (ع ص ) تیری که از نشانه گذرد و تجاوز کند. (آنندراج ). تیر گذرنده و عبور کننده و یا از نشانه تجاوز کننده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تخطر شود.
-
واژههای همآوا
-
متختر
لغتنامه دهخدا
متختر. [ م ُ ت َ خ َت ْ ت ِ ] (ع ص ) پراکنده ذهن از خوردن شیر و مانند آن . (آنندراج ). مست و بیهوش و مسترخی . (ناظم الاطباء). و رجوع به تختر شود.