کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مبوب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مبوب
لغتنامه دهخدا
مبوب . [ م ُب َوْ وَ ] (ع ص ) مُبَوَّبَة. باب کرده شده . (ناظم الاطباء). تبویب شده . باب باب شده . باب باب کرده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
-
جستوجو در متن
-
لطف ا
لغتنامه دهخدا
لطف ا. [ ل ُ فُل ْ لاه ] (اِخ )محمد از ادبای هندوستان و از معاصرین اورنگ زیب . وی تذکرة الشعراء دولتشاه سمرقندی را تحت عنوان «آسمان سخن » به فارسی منظوم ساخته و آن را طبق بروج فلکی به دوازده باب مبوّب کرده است . (قاموس الاعلام ترکی ).
-
مرداوی
لغتنامه دهخدا
مرداوی . [ م َ ] (اِخ ) یوسف بن محمدالتقی ، عبداﷲبن محمدبن محمود مکنی به ابوالمحاسن و ملقب به جمال الدین مرداوی قاضی از فقهاء حنبلیان از مردم دمشق بود. و بدانجا زاد و بدانجا بمرد. در جامع مظفر به درس و فتوی آغازید و سپس هفده سال قضاء حنبلیان داشت و د...
-
مصنف
لغتنامه دهخدا
مصنف . [ م ُ ص َن ْ ن َ ] (ع ص ) کتاب مرتب شده . (ناظم الاطباء). تصنیف شده . ج ، مصنفات . || مبوب . طبقه بندی شده : التصنیف ، تمییز الاشیاء بعضها من بعض ، و صنف الاشیاء، جعلها اصنافاً. (زمخشری از یادداشت مؤلف ). || (اصطلاح حدیث ) در اصطلاح محدثین ، ...
-
اسماعیل
لغتنامه دهخدا
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن ابی خالد. شیخ طوسی در رجال خود وی را از اصحاب صادق (ع ) شمرده گوید: نام او محمدبن مهاجربن عبید ازدی کوفی است . و نجاشی نیز او را چنین معرفی کرده و گوید: پدرش از ابوجعفر باقر(ع ) و خود او از ابوعبداﷲ صادق (ع ) روایت کند. و ...
-
ژول لابوم
لغتنامه دهخدا
ژول لابوم . (اِخ ) خاورشناس معاصر، عالم به علوم و احکام اسلامی و باخبر از دقایق و رموز قرآن که فهرستی مفید برای قرآن کریم ترتیب داده و آیات قرآنی را بر حسب موضوعات مختلف تقسیم کرده و آن را در 18 فصل مبوب کرده است . وی این فهرست را به فرانسه نوشته و د...
-
غفوری طالقانی
لغتنامه دهخدا
غفوری طالقانی . [ غ َ ی ِ ل َ ] (اِخ ) وی شاعر دوره ٔ صفوی است . او رامجموعه ای است که شامل اشعار متقدمان و متوسطان است و ظاهراً آن را در قرن دهم هجری قمری گرد آورده است و منقسم بر ابوابی است در اقسام شعر که به مناسبت مضمون مبوب شده است ، و در اواخر ...
-
مصنف
لغتنامه دهخدا
مصنف . [ م ُ ص َن ْ ن ِ ] (ع ص ) مرتب کننده ٔ کتاب . (ناظم الاطباء). مبوب . تبویب کننده . آنکه کتاب تصنیف می کند و ترتیب می دهد. تصنیف کننده و نویسنده ٔ کتاب . (ناظم الاطباء). مطلق تصنیف کننده . (آنندراج ). نویسنده ٔ کتاب . نگارنده ٔ جزوه و رساله و ک...
-
تخریج
لغتنامه دهخدا
تخریج . [ ت َ ] (ع مص ) بیرون آوردن چیزی را. (منتهی الارب ). بیرون آوردن . (غیاث اللغات ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). تخریج چیزی از جایی ؛ خارج کردن آن از آن جای . (از اقرب الموارد) (از المنجد). || فرا راه افکندن شاگرد را. (از تاج المصادر بیهقی ). ...
-
درپیوستن
لغتنامه دهخدا
درپیوستن . [ دَ پ َ / پ ِ وَ ت َ ] (مص مرکب ) پیوستن . متصل شدن . ملحق شدن . (ناظم الاطباء). تلفق : لَوغ ؛ درپیوستن به کسی . (از منتهی الارب ). || وصل کردن . || چسبیدن . || متحد کردن . (ناظم الاطباء). || ادامه دادن .- درپیوستن بکسی ؛ بیاری او آمدن ....
-
جبرتی
لغتنامه دهخدا
جبرتی . [ ج َ رَ ] (اِخ ) شیخ عبدالرحمن بن حسن . در الازهر بتعلم پرداخت و در علوم متبحر شد چون فرانسویان مصر را تصرف کردند شغل «کتابت دیوان » یافت . سپس آن شغل را رها کرد و بتألیف و تصنیف پرداخت . و در فهرست کتابخانه سلطانیه وفات وی بسال 1237 هَ .ق ...
-
لقیط
لغتنامه دهخدا
لقیط. [ ل َ ] (اِخ ) ابن بکیر المحاربی کوفی ، مکنی به ابوهلال . از روات علم و مصنفین کتب و از شعراست و تا سال 190 هَ . ق . میزیسته واز کتب او کتاب السمر، کتاب الحراب و اللصوص و کتاب اخبارالجن است . (ابن الندیم ). زرکلی گوید: لقیطبن بکیربن النضربن سعی...
-
علامه حلی
لغتنامه دهخدا
علامه حلی . [ ع َل ْ لا م َ ح ِل ْلی ] (اِخ ) حسن بن سدیدالدین یوسف بن زین الدین علی بن مطهر حلی ، مکنی به ابومنصور و ابن مطهر، و ملقب به آیةاﷲ و جمال الدین و فاضل ، و معروف به علامه و علامةالدهر. از علمای شیعه ٔ امامیه ، فقیه و اصولی و محدث و رجالی ...