کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مبعوث پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مبعوث
لغتنامه دهخدا
مبعوث . [ م َ ] (ع ص ) فرستاده . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). برانگیخته شده یعنی پیدا کرده شده . (غیاث ). فرستاده شده و برانگیخته شده واز جانب کسی روانه شده . (ناظم الاطباء). فرستاده . برانگیخته . بعیث . ج ، مبعوثون و مبعوثین . (یادداشت دهخدا) : و ق...
-
جستوجو در متن
-
مبعوت
لغتنامه دهخدا
مبعوت . [ م َ ](ع ص ) مبعوث . (منتهی الارب ) (آنندراج ). لغتی است در مبعوث . (از محیطالمحیط). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
-
بعیث
لغتنامه دهخدا
بعیث . [ ب َ ] (ع ص ) فرستاده . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). مبعوث . (منتهی الارب ) (آنندراج ). و رجوع به مبعوث شود.
-
آذرهوشنگ
لغتنامه دهخدا
آذرهوشنگ . [ ذَ ش َ ] (اِخ ) نام نخستین پیغامبری که بایرانیان مبعوث شده . (از برهان ، در کلمه ٔ آذریان ).
-
آذریان
لغتنامه دهخدا
آذریان . [ ذَ ] (اِخ ) امّتان آذرهوشنگ ، و گویند آذرهوشنگ پیغمبر نخستین است که بعجم مبعوث شد.
-
آبادیان
لغتنامه دهخدا
آبادیان . (اِخ ) امتان مه آباد را گویند و آن نخستین پیغمبری بوده است که بعجم مبعوث شد و کتاب او را دساتیر خوانند. (برهان ).
-
برانگیخته
لغتنامه دهخدا
برانگیخته . [ ب َ اَ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) مبعوث . || بلندشده . برخاسته . || تحریک شده . وادارشده . منبعث .تحریض شده . (ناظم الاطباء). رجوع به برانگیختن شود.
-
حنظلة
لغتنامه دهخدا
حنظلة.[ ح َ ظَ ل َ ] (اِخ ) ابن صفوان . از نسل قحطان پیغمبری است که بدعوت قوم رس مبعوث گردید. (حبیب السیر).
-
گشتاسپ
لغتنامه دهخدا
گشتاسپ . [ گ ُ ] (اِخ ) نام پادشاهی که پدر اسفندیار روئین تن بود. (آنندراج ) (غیاث ). نام پنجم پادشاه کیانی که شت زردشت در زمان سلطنت وی مبعوث گردید. (ناظم الاطباء). رجوع به گشتاسب و فهرست ایران باستان شود.
-
ذوءالة
لغتنامه دهخدا
ذوءالة. [ ذُ آ ل َ ] (اِخ ) ابن غوقلة الیمانی از صحابه ٔ کرام است . وی از طرف قوم خویش از یمن بخدمت حضرت رسول اکرم (ص ) مبعوث شد و مسلمانی گزید از وی حدیثی در تفضیل صحابه منقول است . (از قاموس الاعلام ترکی ).
-
قیامت کبری
لغتنامه دهخدا
قیامت کبری . [ م َ ت ِ ک ُ را ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در برابر قیامت صغری . در قیامت کبری جمیع مخلوقات محشور و مبعوث خواهند شد و هر کس به جزا و پاداش عمل خود خواهد رسید. (آنندراج ).
-
مبعث
لغتنامه دهخدا
مبعث . [ م َ ع َ ] (ع اِ) مکان بعثت و زمان بعثت . (ناظم الاطباء) : و آن بیست و هفتم رجب است روز مبعث پیغمبر صلی اﷲ علیه و آله وسلم . (ترجمه ٔ النهایه ٔ طوسی چ سبزواری ج 1 ص 114).- عید مبعث ؛ روزی است که پیغامبر(ص ) مبعوث برسالت شد و آن روز بیست و هف...
-
مدین
لغتنامه دهخدا
مدین . [ م َدْ ی َ ] (اِخ ) (بنو...) بنومدین بن ابراهیم ، قومی از عرب بادیه ، و این قوم را شعوب و قبایل بسیار بود و به دیار عاد و ارض معان از اطراف شام متصل به حجاز اززمین قوم لوط منازل داشته اند و شعیب بر آنان مبعوث شد و ایمان نیاوردند و هلاک شدند. ...
-
القوشی
لغتنامه دهخدا
القوشی . [ ] (اِخ ) ناحوم القوشی ، بعقیده ٔ بعضی از مورخان نام پیغمبری قریب عهد ذی الکفل که به بنی اسرائیل مبعوث شد و بدین موسی دعوت کرد. (از تاریخ گزیده چ انگلستان ص 60). و رجوع به همین کتاب ص 61 و قاموس کتاب مقدس و ماده ٔ القوش شود.