کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مبطخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مبطخ
لغتنامه دهخدا
مبطخ . [ م ُ ب َطْ طَ ] (ع ص ) خربزه ای شکل . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).- اسطرلاب مبطخ ؛ نام قسمی اسطرلاب . اسطرلاب خربزه ای شکل . و مبطح با حاء حطی (حاء مهمله ) غلط است . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : وزین دوگونه [اسطرلاب شمالی ، اسطرلاب جنوبی...
-
واژههای مشابه
-
اصطرلاب مبطخ
لغتنامه دهخدا
اصطرلاب مبطخ . [ اُ طُ ب ِ م ُ ب َطْ طَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب )و آن لونی است که مقنطراتش و منطقةالبروج اندرو گردنبوند ولکن فشرده و پهن چون خربزه و زین جهت مبطخ خوانند. (از التفهیم ص 285). و رجوع به اسطرلاب شود.
-
جستوجو در متن
-
اسطرلاب
لغتنامه دهخدا
اسطرلاب . [ اُ طُ ] (معرب ، اِ) (از: یونانی ِ اَسْترُن ، ستاره + لامبانِئین ، گرفتن ) اُسترلاب . اُصطرلاب . سُتُرلاب . سُطُرلاب . صُلاّب . آلتی است که برای مشاهده ٔ وضع ستارگان و تعیین ارتفاع آنها در افق بکار میرفت . آلتی باشدکه بیشتر از برنج سازند و...