کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مبذول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مبذول
لغتنامه دهخدا
مبذول . [ م َ ] (ع ص )بخشیده شده . (آنندراج ). خرج شده و مصرف شده و بخشیده شده . (ناظم الاطباء) : که اگر تمامی خزاین ما در آن مبذول خواهد بود باک نیاید. (کلیله و دمنه ).گفت بهر شاه مبذول است جان او چرا آید شفیع اندرمیان . مولوی . || قبول کرده . (آنند...
-
واژههای همآوا
-
مبزول
لغتنامه دهخدا
مبزول . [ م َ ] (ع ص ) شکافته . (آنندراج ). شکافته شده و دریده شده . (ناظم الاطباء). سوراخ کرده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
جستوجو در متن
-
ابوغنیش
لغتنامه دهخدا
ابوغنیش . [ اَ غ ُ ن َ ] (اِخ ) شاعری از بنی مبذول بن لوی .
-
مبذولی
لغتنامه دهخدا
مبذولی . [ م َ ] (ص نسبی ) منسوب است به بنی مبذول که بطنی از ضبه میباشد. و منسوب است بدانجا تمیم بن ذهل مبذولی ضبی . (از الانساب سمعانی ) (از لباب الانساب ).
-
ادلینک
لغتنامه دهخدا
ادلینک . [ اِ دِ ] (اِخ ) ژِرار. حکاک مشهور، متولد به آنوِرس (1649 - 1707م .). لوئی چهاردهم او را بفرانسه خواند و احسان و اکرامی بغایت درباره ٔ او مبذول داشت و بعضویت آکادمی فرانسه نائل شد.
-
بخاعة
لغتنامه دهخدا
بخاعة. [ ب َ ع َ ] (ع مص ) بُخوع . اقرار کردن و گردن نهادن حق را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اقرار بحق . (تاج المصادر بیهقی ). اقرار کردن مذعنی که نهایت جهد را در اذعان به حق مبذول دارد. (از اقرب الموارد).
-
حبیب
لغتنامه دهخدا
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن یزید انصاری . از بنی عمروبن مبذول است . وثیمة در کتاب ردة او را در زمره ٔ شهداء روز یمامه شمرده است . رجوع به الاصابة ج 1 ص 324 شود.
-
هفوات
لغتنامه دهخدا
هفوات . [ هََ ف َ ] (ع اِ) ج ِ هفوة. لغزشها. (یادداشت مؤلف ) : از جانب سلطان بر آن هفوات اغضا میرفت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). ... و اغضا بر هفوات و بادرات آن قوم مبذول داشت . (جهانگشای جوینی ). از هفوات ایشان تجاوز و اغماض رفت . (جهانگشای جوینی ).
-
درهم پیوستن
لغتنامه دهخدا
درهم پیوستن . [ دَ هََ پ َ / پ ِوَ ت َ ] (مص مرکب ) آمیخته شدن و متصل گردیدن . (ناظم الاطباء). التکاک . (از منتهی الارب ). || به هم متصل ساختن . ترتیب دادن : مجدالدین محمود کفایت خویش درآن مبذول داشت «وهدنه علی دخن » صلحی درهم پیوست . (تاریخ سلاجقه ٔ...
-
تقلا
لغتنامه دهخدا
تقلا. [ ت َ ] (اِخ ) سلیم بن خلیل بن ابراهیم (1265-1310 هَ .ق .). مؤسس جریده ٔ الاهرام مصر وی در کفر شیمه ٔ لبنان متولد شد و بمصر مهاجرت کرد و بکمک برادرش بشارة در انتشار این جریده مساعی فراوانی مبذول داشت . رجوع به اعلام زرکلی ج 1 ص 382 و معجم المط...
-
حارث
لغتنامه دهخدا
حارث . [ رِ ] (اِخ )ابن عبداﷲبن کعب بن عمروبن عوف بن مبذول انصاری اوسی .صحابی است . عدوی گوید وقعه ٔ حدیبیه و وقایع بعد از آن را درک کرده است و در وقعه ٔ حره بشهادت رسیده است . رجوع کتاب الاصابة چ مصر سنه ٔ 1323 ج 1 ص 295 شود.
-
حارث
لغتنامه دهخدا
حارث . [ رِ] (اِخ ) ابن کعب بن عمروبن عوف بن مبذول بن عمروبن غنم بن مازن بن النجار الانصاری النجاری المازنی . ابن الکلبی گوید وی صحابی است و در وقعه ٔ یمامه بدرجه ٔ شهادت نائل گردید. (الاصابة چ مصر سنه ٔ 1323 ج 1 ص 301).
-
عثمی
لغتنامه دهخدا
عثمی . [ ع ُ می ی ] (اِخ ) عبدالعزیزبن بدربن زیدبن معاویةبن حسام بن اسعدبن ودیعةبن مبذول بن عدی بن عثم بن الربیعة العثمی منسوب به عثم بن ربیعةبن رشدبن قیس بن جهنیه . بطنی از جهنیةبن زید است . وی از وافدین بر پیغمبر است نام او عبدالعزی بوده رسول (ص ) ...