کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مبدا مسافرت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بی مبدا
لغتنامه دهخدا
بی مبدا. [ م َ ] (ص مرکب ) (از: بی + مبدا = مبداء «عربی ») بی آغاز : زمانی کز فلک زاید زمان نابوده چون باشدزمان بی جود اوموجود و ناموجود و بی مبدا. ناصرخسرو.رجوع به مبداء شود.
-
جستوجو در متن
-
مولوی
لغتنامه دهخدا
مولوی . [ م َ / مُو ل َ ] (اِخ ) لقبی است که به جلال الدین محمد عارف و شاعر و حکیم و صاحب مثنوی معروف دهند. (یادداشت مؤلف ). نام او محمد و لقبش در دوران حیات خود «جلال الدین » و گاهی «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» بوده و لقب «مولوی » در قرنهای بعد...