کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماکر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ماکر
لغتنامه دهخدا
ماکر. [ ک ِ ] (اِ) به معنی پس فردا باشد که برادر کوچک فردا است . (برهان ) (آنندراج ). پس فردا و روز پس از فردا. (ناظم الاطباء). هزوارش ، مگر ، ماگر ، پهلوی ، پس فرتاک (پس فردا). (حاشیه ٔ برهان چ معین ). || روز پس از روز آینده . (ناظم الاطباء).
-
ماکر
لغتنامه دهخدا
ماکر. [ ک ِ ] (ع ص ) فریبنده و بدسگال . (منتهی الارب ) (آنندراج ). اسم فاعل است از مکر. خدعه کننده . ج ، ماکرون ، مَکَرَة. (از اقرب الموارد). فریبنده و مکرکننده و بدسگال و خدعه کننده . ج ، ماکرون . (ناظم الاطباء). صاحب مکر. حیله گر. چاره گر. ج ، ماکر...
-
واژههای همآوا
-
معکر
لغتنامه دهخدا
معکر. [ م ُ ک ِ ] (ع ص ) مردی اشتردار.(مهذب الاسماء). خداوند گله ٔ شتر. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به اعکار شود.
-
جستوجو در متن
-
ماکرین
لغتنامه دهخدا
ماکرین . [ ک ِ ] (ع ص ) ج ِ ماکر: و مکروا و مکراﷲ واﷲ خیرالماکرین . (قرآن 54/3). و رجوع به ماکر شود.
-
مکرة
لغتنامه دهخدا
مکرة. [ م َ ک َ رَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ ماکر. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به ماکر شود.
-
تبائید
لغتنامه دهخدا
تبائید. [ ت ِ ] (اِخ ) در قسمت های جنوبی مصر قدیم که امروز «صعید» نامیده میشود و شهر «تب » باستانی پایتخت آن بود، این ناحیه در بیابانی قرار دارد که از شرق بغرب امتداد یافته است ، و همین امر موجب شد که در اواخر قرن سوم میلادی گروهی از مسیحیان برای فرا...
-
بدل
لغتنامه دهخدا
بدل . [ ب َ دَ ] (ع اِ) هرچه بجای دیگری بود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). آنچه بجای دیگری ایستد. (ترجمان القرآن جرجانی ترتیب عادل بن علی ). خلف . (از اقرب الموارد). قیض . عوض . عقبة. (از منتهی الارب ). عوض و گهولی و هرچیز که بجای دیگری و...