کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماکارونی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پنیرسای
لغتنامه دهخدا
پنیرسای . [ پ َ ] (اِ مرکب ) پنیرخردکن . آلتی است که با آن پنیر نرم کنند برای پاشیدن روی ماکارونی و امثال آن .
-
معکرون
لغتنامه دهخدا
معکرون . [ م َ ک َ ] (معرب ، اِ) دزی در ذیل قوامیس عرب این کلمه را مأخوذ از ایتالیائی و معادل کلمه ٔ ماکارونی آورده است . و رجوع به دزی ج 2 ص 602 شود.
-
پورت موریس
لغتنامه دهخدا
پورت موریس . [ پ ُ ] (اِخ ) نام قصبه ای به ایتالیا در خلیج ژنو در شش هزارگزی شمال شرقی شهر نیس مرکز ایالت و دارای 8000 تن سکنه و محصولاتی چون روغن زیتون ، شراب ، ماکارونی و پرتقال و لیمو، خشکبار و غیره . (قاموس الاعلام ترکی ).
-
سازی
لغتنامه دهخدا
سازی . (حامص ) جزو دوم کلمات ، مرکب از «ساز» (نعت فاعلی مرخم ) و «ی » (حاصل مصدر) است . این کلمه اکثر به اسم ذات پیوندد و حاصل مصدر سازد بمعنی سازندگی ، بناکردن یا بعمل آوردن و استحصال و درست کردن چیزی ، و عمل و حرفه و شغل سازنده ٔ آن ، چون گری و کار...
-
رشته
لغتنامه دهخدا
رشته . [ رِ ت َ / ت ِ ] (اِ) ریسمان . (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ) (برهان ). ریسمان و حبل و رسن . (ناظم الاطباء). تار ابریشمی یا پنبه ای . (از شعوری ج 2 ورق 20). از قبیل بافته ٔ ابریشمینه مانند رشته ٔ سر علم و گلوگاه نیزه و آنکه درو...