کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماهیجیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ماهیجیر
لغتنامه دهخدا
ماهیجیر. (معرب ، ص مرکب ، اِ مرکب ) معرب ماهی گیر. صیاد. (فرهنگ فارسی معین ). || (اصطلاح نجوم ) وجه اول دلو (بنابر کتاب المدخل ابومعشر). (فرهنگ فارسی معین ).
-
جستوجو در متن
-
ماهی گیر
لغتنامه دهخدا
ماهی گیر. (نف مرکب ) صیاد ماهی . (ناظم الاطباء). دامیار. سماک . عَرَکی ّ. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ماهی گیرنده و معرب آن ماهیجیر : چون سلیمان نبود ماهی گیرخاتم آورد باز دست آخر. خاقانی .|| (اِ مرکب ) به معنی ماهیخوار. (آنندراج ). مرغ ماهیخوار. رج...