کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماهور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ماهور
لغتنامه دهخدا
ماهور. (اِ) تپه های مسلسلی که در دامنه ٔکوه پدید باشد. (ناظم الاطباء). هریک از تپه های پیوسته که در دامنه ٔ کوه پدید باشد. حصه ٔ پیش آمده ٔ کوه . (فرهنگ فارسی معین ). || گل ماهور. (فرهنگ فارسی معین ). خرگوشک . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || نام شعبه...
-
ماهور
لغتنامه دهخدا
ماهور. (اِخ ) دهی از دهستان عقیلی است که در شهرستان شوشتر واقع است و 300 تن سکنه دارد که از طایفه ٔ بختیاری هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
واژههای مشابه
-
گل ماهور
لغتنامه دهخدا
گل ماهور. [ گ ُ ل ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گل خرگوشک . گلی که برگهای آن کرک بسیار دارد و گلهای زرد آن خوشه های بزرگ میسازند. برگ و گل آن ملین است . (گیاه شناسی گل گلاب ص 244).
-
راست ماهور
لغتنامه دهخدا
راست ماهور. [ ت ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دستگاه ِ ماهور در اصطلاح موسیقی . (از ارمغان آصفی نوبت سوم ص 83). رجوع به ماهور و آهنگ در همین لغت نامه شود.
-
ماهور میلاتی
لغتنامه دهخدا
ماهور میلاتی . (اِخ ) ناحیه ای است میانه ٔ مغرب و شمال شیراز و از گرمسیرهای فارس است . (از فارسنامه ٔ ناصری ). از بلوکات ولایت قشقایی فارس است . طول آن 120 و عرض آن 80 کیلومتر است . حد شمالی و غربی آن کوه کیلویه و حد شرقی آن کازرون وحد جنوبی دشتستان ...
-
ماهور و میلاتی
لغتنامه دهخدا
ماهور و میلاتی . [ رُ ] (اِخ ) رجوع به ماده ٔ قبل شود.
-
جستوجو در متن
-
خاوران
لغتنامه دهخدا
خاوران . [ وَ ] (اِ) نام یکی از گوشه های دستگاه ماهور است . (از دیوان جاهد).
-
ابوالچپ
لغتنامه دهخدا
ابوالچپ . [ اَ بُل ْ چ َ ](اِ مرکب ) نغمه ای که در ماهور و راست ْپنجگاه آید.
-
دره و تپه
لغتنامه دهخدا
دره و تپه . [ دَرْ رَ وُ ت َپ ْ پ َ / پ ِ ] (اِ مرکب ) دره تپه . تپه و ماهور.- از دره و تپه گفتن ؛ از همه جا گفتن . (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
راک عبدا
لغتنامه دهخدا
راک عبدا. [ ع َ دُل ْ لا ه ] (اِ مرکب ) (اصطلاح موسیقی ) نام نوایی است در دستگاه ماهور. رجوع به مجمعالادوار هدایت نوبت سوم ص 85 و نیز رجوع به راک شود.
-
فلوموس
لغتنامه دهخدا
فلوموس . [ ف ُ م ُ ] (معرب ، اِ) از یونانی فلومس . گل ماهور. (فرهنگ فارسی معین ). سیکران الحوت . جورتاق . اقنقن . بوصیر. (یادداشت مؤلف ).
-
بیدکرز
لغتنامه دهخدا
بیدکرز. [ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ماهور و میلاتی است که در بخش خشت شهرستان کازرون واقع است و 241 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
-
کچل احمد
لغتنامه دهخدا
کچل احمد. [ ک َ چ َ اَ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مهربان بخش کبودرآهنگ در شهرستان همدان . تپه ماهور و سردسیر. سکنه 235 تن . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).