کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماهانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ماهانه
لغتنامه دهخدا
ماهانه . [ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) منسوب به ماه . (ناظم الاطباء). آنچه مربوط به وابسته و ماه باشد: مجله ٔ ماهانه (که هر ماه یکبار منتشر می شود).حقوق را ماهانه می پردازند. (فرهنگ فارسی معین ). هلال ، ماهانه کردن اجیر را. (منتهی الارب ). || (اِ ...
-
واژههای مشابه
-
ماهانه سر
لغتنامه دهخدا
ماهانه سر. [ ن َ / ن ِ س َ ] (اِخ ) قلعه ای است به مازندران که آن قلعه در دست حکام سادات زیدیه بودو امیر تیمور آن را تسخیر و تاراج نمود. (از انجمن آرا) (از آنندراج ). ناحیه ای نزدیک آمل که بعدها محل مستحکمی برای استقرار فرمانروایان خاندان مرعشی مازند...
-
جستوجو در متن
-
ماهگانی
لغتنامه دهخدا
ماهگانی . (اِ مرکب ) ماهگانه . ماهانه . (آنندراج ). و رجوع به ماهگانه و ماهانه شود.
-
ماهگانه
لغتنامه دهخدا
ماهگانه . [ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) به معنی ماهانه است . ماهگانی . (آنندراج ). ماهگانی . ماهیانه و شهریه و مشاهره و ماهیانه ٔ سپاه . (ناظم الاطباء). و رجوع به ماهانه شود.
-
مهنامه
لغتنامه دهخدا
مهنامه .[ م َ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) مجله ٔ ماهانه . ماهنامه .
-
شهریه
لغتنامه دهخدا
شهریه . [ ش َ ری ی َ / ی ِ ] (از ع ، اِ) بمعنی ماه . یعنی مشاهره . سرماهی . ماهانه . ماهیانه . مقرری که هر ماه یک بار پرداخته شود. (یادداشت مؤلف ).- شهریه ٔ مدارس ؛ پولی که شاگردان ماهانه بمدرسه می پردازند.
-
نزف النساء
لغتنامه دهخدا
نزف النساء. [ ن َ فُن ْ ن ِ ] (ع اِ مرکب ) نزف الاحمر. (یادداشت مؤلف ). قاعدگی . خون روی ماهانه ٔ زنان .
-
نشریه
لغتنامه دهخدا
نشریه . [ ن َ ری ی َ / ی ِ ] (از ع ، اِ) روزنامه یا مجله که بطور مرتب روزانه یا هفتگی یا ماهانه منتشر شود. نیز رجوع به نشرة شود.
-
مهواره
لغتنامه دهخدا
مهواره . [ م َهَْ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) سرماهی . مشاهره . (دستورالاخوان ).ماهواره . ماهیانه . ماهانه . ماهیانه و مقرری ماه در ماه که به نوکران دهند. (از برهان ) (از جهانگیری ).
-
مهالة
لغتنامه دهخدا
مهالة. [ م ُ هال ْ ل َ ] (ع مص ) ماهانه کردن اجیر را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کسی را اجیر کردن در هر ماه در مقابل چیزی . (از اقرب الموارد). هلال .
-
مصرفی
لغتنامه دهخدا
مصرفی . [ م َ رَ ] (ص نسبی ) آنچه مصرف شود. آنچه به کار رود. || (اِ) مقدار مصرف : اندازه ٔ خرج کرد و کاربرد مصرفی قند ماهانه ٔ آبدارخانه ده کیلو است .
-
جامکیات
لغتنامه دهخدا
جامکیات . [ م َ کی یا ] (اِ) یا جامگیات . ج ِ جامکی . وظیفه ها. ماهانه ها. پاداشها. مزدها. اجری ها. سالیانه ها : با غلامان ترک و معارف لشکر در مواجب و اقطاعات و جامکیات طریق شطط و مناقشت و تدثق پیش گرفت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 163).
-
باغ گلشن
لغتنامه دهخدا
باغ گلشن . [ غ ِ گ ُ ش َ ] (اِخ )باغی بوده است در تهران که در سال 1281 هَ . ق . در محل میدان توپخانه ٔ قدیم در داخل ارگ تهران با استخرآبی تعبیه شد. (از اطلاعات ماهانه شماره ٔ 69 ص 26).