کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مانتو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مانتو
لغتنامه دهخدا
مانتو. (اِخ ) به ایتالیائی «مانتوا» شهری است به ایتالیا در «لومباردی » که در میان سه دریاچه ای که بوسیله ٔ رود «مینسیو» بوجود آمده قرار گرفته شده است . این شهر 65400 تن سکنه و ساختمانهائی از آثار کهن دارد و مرکز تجارت و صنایع است . این شهر در سال 179...
-
مانتو
لغتنامه دهخدا
مانتو. [ ت ُ ] (فرانسوی ، اِ) جامه ٔ گشادی که روی لباسهای دیگر پوشند (زن و مرد). (فرهنگ فارسی معین ).
-
جستوجو در متن
-
گنزاگ
لغتنامه دهخدا
گنزاگ . [ گ ُ ] (اِخ ) یکی از خانواده های شاهی ایتالیا که از 1328 تا 1708 م . بر مانتو حکمرانی داشته ، این خانواده بر دوک نشین نِوِر نیز حاکم بوده است .
-
منت
لغتنامه دهخدا
منت . [ م َ ] (ع اِ) به اسپانیائی «مانتو» . ج ، مُنوت . مانتو . و نیز به اسپانیائی «مانتا» . روپوش تختخواب (روتختی ) لباس کرکی با موهای بلند. «مانتا دو کاما» پوششی که بر روی اسبان نهند. و در غرناطه : منتات للخیل . (از دزی ج 2 ص 617).
-
منسیو
لغتنامه دهخدا
منسیو. [ م َ ی ُ ] (اِخ ) منچو. رودی به ایتالیا که 194 هزار گز طول دارد و از دریاچه ٔ گارد می گذرد و نواحی مانتو را آبیاری می کند. (از لاروس ).
-
اطربشیرة
لغتنامه دهخدا
اطربشیرة. [ اَ رَ ب َ ش َ رَ ] (معرب ، اِ) بالاپوش گشاد بی آستین . مانتو. شنل . (از دزی ج 1 ص 28).
-
گنزاگ
لغتنامه دهخدا
گنزاگ . [ گ ُ ](اِخ ) آن دُ (1616 - 1684 م .). خواهر لوئیز ماری دُ گنزاگ . وی دختر شارل اول دوک دُ مانتو و زن ادوار دُ باویر بوده است . آن دُ گنزاک به استعداد و زیبایی شهرت داشته است . لقب دیگرش پرنسس پالاتینه است .