کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مالیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مالیه
لغتنامه دهخدا
مالیه . [ لی ی َ / ی ِ ] (از ع ، ص نسبی ) مؤنث مالی . || (اِ) پول و وجه نقد و دولت و ثروت . (ناظم الاطباء). وجه نقد و املاک ومستغلات . ثروت . خواسته . (فرهنگ فارسی معین ) : چون مالیه ٔ ایشان خاص دارالخلافه بوده می تواند بودکه آن طایفه را بدین جهت عب...
-
واژههای مشابه
-
مآلیه
لغتنامه دهخدا
مآلیه . [ م َ لی ی َ / ی ِ ] (از ع ، ص نسبی ) منسوب به مآل . (ناظم الاطباء).- امور مآلیه ؛ چیزهای متعلق به آینده از معاش . (ناظم الاطباء).|| (مص جعلی ) دارای مآل بودن . (ناظم الاطباء).
-
امین مالیه
لغتنامه دهخدا
امین مالیه . [ اَ ن ِ لی ی َ/ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) در دوره ٔ قاجاریان رئیس دارایی را در شهرستانها امین مالیه می گفتند.
-
واژههای همآوا
-
مآلیه
لغتنامه دهخدا
مآلیه . [ م َ لی ی َ / ی ِ ] (از ع ، ص نسبی ) منسوب به مآل . (ناظم الاطباء).- امور مآلیه ؛ چیزهای متعلق به آینده از معاش . (ناظم الاطباء).|| (مص جعلی ) دارای مآل بودن . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
اشیکیه
لغتنامه دهخدا
اشیکیه . [ کی ِ ] (اِخ ) هیأت قضات انگلیسی مخصوص تنظیم امور مالیه . وزیر مالیه ٔ انگلستان مهردار اشیکیه نامیده میشود. || نام محکمه ای در نرماندی که در قرن شانزدهم م . به پارلمان تبدیل یافته است .
-
ساوستان
لغتنامه دهخدا
ساوستان . [ وِ ] (اِ مرکب ) اداره ٔ مالیه . (ناظم الاطباء). محل گرفتن ساو. بر اساسی نیست .
-
دادرسی
لغتنامه دهخدا
دادرسی . [ رَ / رِ ] (حامص مرکب ) عمل دادرس . قضاء. || محاکمه .- دیوان دادرسی دارائی ؛ دیوان محاکمات مالیه .
-
درآمارکار
لغتنامه دهخدا
درآمارکار. [ دَ ] (اِ مرکب ) منصبی ازمناصب بزرگ مالیه در عهد ساسانیان ، و آن رئیس محاسبات دربار یا اقامتگاه شاهنشاهی بوده است . (از ایران در زمان ساسانیان ص 144). و در دائرة المعارف فارسی بصورت درآمارگر ضبط شده است . رجوع به درآمارگر شود.
-
لشکرنویس
لغتنامه دهخدا
لشکرنویس . [ ل َ ک َ ن ِ ] (نف مرکب ) صاحب منصبی در اعمال حسابی دولت . دارنده ٔ منصبی از مناصب محاسباتی مالیه ٔ قدیم . منصبی از مناصب به زمان قاجاریه مختص محاسبات سپاه .
-
مالیت
لغتنامه دهخدا
مالیت . [لی ی َ ] (از ع ، اِمص ) ارزش . بها. قیمت : دل از آن گشت گرانمایه که درد تو در اوست ور نه معلوم بر ما و تو مالیت دل . مسیح کاشی (از بهار عجم ).و رجوع به مالیه شود.
-
جاویدبیک
لغتنامه دهخدا
جاویدبیک . [ ب ِ ](اِخ ) از اهالی سالونیک و وزیر مالیه ٔ معروف ترکیه در دوره ٔ اقتدار حزب (اتحاد ترقی ) و از رؤسای متنفذفرقه ٔ جوانان ترک و از همکاران انورپاشا و طلعت پاشابود. وی ابتدا در مکتب ملکی استانبول معلم ریاضیات بود سپس بوزارت مالیه رسید و د...
-
مستوفی الممالک
لغتنامه دهخدا
مستوفی الممالک . [ م ُ ت َ فِل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) میرزا حسن خان پسر میرزا یوسف مستوفی الممالک آشتیانی ، از رجال اواخر دوره ٔ قاجاریه و اوایل سلسله ٔ پهلوی . تولد وی به سال 1291 هَ . ق . بود ودر یازده سالگی به مقام وزارت مالیه رسید، و چون خردسال بود و...