کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مالیدگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مالیدگی
لغتنامه دهخدا
مالیدگی . [ دَ / دِ ] (حامص ) حالت و چگونگی مالیده . رجوع به مالیده شود.
-
جستوجو در متن
-
هن ء
لغتنامه دهخدا
هن ء. [ هَِ ن ْءْ ] (ع اِمص ) عطا و دهش . || قطران مالیدگی . || (اِ) پاره ای از شب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).