کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مالکیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مالکیت
لغتنامه دهخدا
مالکیت . [ ل ِ کی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) مالک بودن . مالکی . و رجوع به مالک شود. || (اصطلاح حقوقی ) حقی است که انسان نسبت به شی ٔ دارد و می تواند هر گونه تصرفی در آن بکندبجز آنچه که مورد استثنای قانون است . (فرهنگ فارسی معین ). حق استعمال و بهره ب...
-
جستوجو در متن
-
غوزولو
لغتنامه دهخدا
غوزولو. (ص مرکب ) در تداول عامه ، بمعنی کوتاه و غوزدار. غوزی . قوزدار. ظاهراً ترکیبی است از: غوز + لو، پسوند مالکیت در ترکی : پیر غوزولو.
-
دوک نشین
لغتنامه دهخدا
دوک نشین . [ ن ِ ] (اِ مرکب ) ناحیه ٔ محل اقامت دوک یا تحت تسلط و مالکیت او؛ و دوک کلمه ٔ فرانسوی و لقبی است اشراف و نجبای فرانسه را. (یادداشت مؤلف ).
-
صادر کردن
لغتنامه دهخدا
صادر کردن . [ دِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در اصطلاح بازرگانان ، محصول کشوری را به کشورهای دیگر فرستادن . رجوع به صادرات شود. || انجام دادن تشریفات صدور شناسنامه (سجل ) یا ورقه ٔ مالکیت و سند و امثال آن .
-
بنچاق
لغتنامه دهخدا
بنچاق . [ ب ُ ] (ترکی ، اِ) قباله . سند ملک . || سند (در تداول دفاتر رسمی ). سندی که بموجب آن معامله ای رسمی انجام گرفته و سندی که نشان دهنده ٔ انجام معامله ای است . و آن جز سند مالکیت است .
-
تعلقه
لغتنامه دهخدا
تعلقه . [ ت َ ع َل ْ ل ُ ق َ ] (از عربی ، اِ) خویشی و قرابت و ارتباط و اتصال . || مالکیت و تصرف زمین و یا ملک . || حق زحمت و اجرت . (ناظم الاطباء). و رجوع به تعلق و دیگر ترکیبهای آن شود.
-
یت
لغتنامه دهخدا
یت . [ ای ی َ ] (ع پسوند) در عربی جزء مؤخر مصدر صناعی اسمی است یعنی مصدری که با آن یاء نسبت و تاء تأنیث (- یت ) آمده باشد، مانند مالکیت ، مرغوبیت ، انسانیت ، معروفیت ، حریّت ، ماهیت . (از کلمات فارسی نیز مصدر صناعی درست می کنند مانند دوئیت ، خوبیت ...
-
شاملات
لغتنامه دهخدا
شاملات . [ م ِ ] (اِ) چیزهائی که در برمیگیرد. مشمولات . || جزئی از موضوع مشمول . || املاک غیرمفروز. املاک تقسیم نشده . || مال مورد شرکت که مالکیت آن مشمول چند شخص باشد. || زمینی که از طرف عموم نگاهداری شود. (اشتنگاس ). شاملات ظاهراً جمع شامل است اما ...
-
کارتیه
لغتنامه دهخدا
کارتیه . [ ی ِ ] (اِخ ) ژاک . ملاح فرانسوی متولد در «سنت مالو» به سال 1534. وی از طرف فرانسوای اول برای اکتشاف بشمال اقیانوس اطلس فرستاده شد و ارض جدید و کانادا را که سواحل آن به سال 1497 توسط «کابو» کشف شده بود، یافت . و از این ممالک دیدن کرد و بنام...
-
ماری دو بورگونی
لغتنامه دهخدا
ماری دو بورگونی . [ دُ گُنْی ْ ] (اِخ ) (1457 - 1482م .) تنها دختر «شارل لو ته مه رر» که ازدواج او با «ماکزی میلین دوتریش » در سال 1477 موجب گردید که هلند و «فرانش کمته » به مالکیت سلسله ٔ «هابسبورگ » درآید. (از لاروس ).
-
ایتگینی
لغتنامه دهخدا
ایتگینی . (حامص ) خانه داری . (رشیدی ). خانه داری و صاحبی و خداوندی خانه . (برهان ) (آنندراج ). در فرهنگ دساتیر (ص 234) ایتگینی بر وزن پیش بینی ، خانه داری . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). || مالکیت و تصرف و تملک حقیقی . (ناظم الاطباء).
-
ملکیت
لغتنامه دهخدا
ملکیت . [ م ِ کی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) مأخوذ از تازی ، مالکیت . تصرف و تملک . (از ناظم الاطباء) : از ملک بیرون است و تصدق است بر مسکینان در راه خدا و حرام است بر من آنکه برگردد همه ٔ آن یا بعضی از آن به ملکیت من . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 318). بای...
-
تملک
لغتنامه دهخدا
تملک . [ ت َ م َل ْ ل ُ ] (ع مص ) پادشاه شدن . (تاج المصادر بیهقی ). پادشاه شدن بر قوم و در اللسان : تملکه ُ؛ ای ملکه قهراً. (از اقرب الموارد). || خداوند شدن . (تاج المصادر بیهقی ). خداوند چیزی شدن . (آنندراج ). به قهر ملک گردانیدن چیزی را. (منتهی ال...
-
تملیک
لغتنامه دهخدا
تملیک . [ ت َ ] (ع مص ) مالک گردانیدن کسی را بر مالی یاچیزی . (غیاث اللغات ) (از اقرب الموارد). ملک گردانیدن چیزی ، کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || پادشاه گردانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). پادشاه کردن . || خمیر نیکو و سخت ساختن . ...