کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مالداری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مالداری
لغتنامه دهخدا
مالداری . (حامص مرکب ) دولت و ثروت و غنا. (ناظم الاطباء). ثروتمندی . توانگری : سلطان عرب به کامکاری قارون عجم به مالداری . نظامی .|| داشتن استر و خر و مانند آن بیشتر برای کرایه دادن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). دارای چارپایان بودن . || تربیت گاو و ...
-
جستوجو در متن
-
چیزداری
لغتنامه دهخدا
چیزداری . (حامص مرکب ) تمول . توانگری . مالداری .
-
سرمایه داری
لغتنامه دهخدا
سرمایه داری . [ س َ ی َ / ی ِ ] (حامص مرکب ) مالداری . ثروتمندی .
-
صدوف
لغتنامه دهخدا
صدوف . [ ] (اِخ ) نام یکی از دو کافر مالداری که قصد شتر صالح کردند. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 38 شود.
-
عرب
لغتنامه دهخدا
عرب . [ ع َ رَ ] (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد. کوهستانی و معتدل و 563 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات بنشن ، انگور و شغل مردم مالداری است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
کلاته علی
لغتنامه دهخدا
کلاته علی . [ ک َ ت ِ ع َ ] (اِخ ) دهی از دهستان میان ولایت بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. محلی جلگه ای و معتدل است . سکنه 116 تن . شغل مردم زراعت و مالداری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
همند
لغتنامه دهخدا
همند. [ هَُ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش خوسف شهرستان بیرجند که 228 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و پنبه و کار مردم چوب فروشی و مالداری است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
شاه ده
لغتنامه دهخدا
شاه ده . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه . دارای 287 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات . شغل اهالی زراعت و مالداری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
شاه آباد
لغتنامه دهخدا
شاه آباد. (اِخ ) دهی از دهستان بیزکی شهرستان مشهد. دارای 349 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات ، چغندر و سیب زمینی و شغل اهالی زراعت و مالداری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
سوران
لغتنامه دهخدا
سوران . (اِخ ) دهی است از دهستان شاندیز بخش طرقبه ٔ شهرستان مشهد. دارای 104 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات و بنشن . شغل اهالی زراعت و مالداری است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
سیدال
لغتنامه دهخدا
سیدال . [ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نهبندان بخش خوسف شهرستان بیرجند. دارای 186 تن سکنه . آب آن از قنات . شغل اهالی مالداری . راه آن مالرو محل ییلاقی مالداران است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
سینی
لغتنامه دهخدا
سینی . (اِخ ) دهی است از دهستان لاین بخش کلات شهرستان دره گز. دارای 914 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات ، کنجد. شغل اهالی زراعت و مالداری است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
شاهراه
لغتنامه دهخدا
شاهراه . (اِخ ) دهی از دهستان میان ولایت بخش حومه ٔ وارداک شهرستان مشهد. دارای 95 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و مالداری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
شاهرخت
لغتنامه دهخدا
شاهرخت . [ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان زیرکوه بخش قاین شهرستان بیرجند. دارای 918 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات . شغل اهالی زراعت و مالداری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).