کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مالاریا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مالاریا
لغتنامه دهخدا
مالاریا. (فرانسوی ، اِ) تب لرز. تب لرزه . نوبه . تب آجامی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مرضی عفونی که حاملش نوعی میکرب از راسته ٔ جانوران یک سلولی و جزو هاگ داران است . میکرب این مرض بوسیله ٔ نیش پشه ٔمخصوصی بنام آنوفل که دراماکن باتلاقی و مردابها ب...
-
واژههای مشابه
-
تب مالاریا
لغتنامه دهخدا
تب مالاریا. [ ت َ ب ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تب آجامی . تب باتلاقی . پالودیسم . تبی که بر اثر گزش پشه ٔ آنوفل عارض گردد. باکتری این بیماری بوسیله ٔ «الفونس لاوران » باکتری شناس و طبیب نظامی فرانسه کشف شد و در سال 1907 م . بجهت خدمتی که بعالم بشری...
-
جستوجو در متن
-
تب نوبه
لغتنامه دهخدا
تب نوبه . [ ت َ ب ِ ن َ ب َ / ب ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مالاریا. رجوع به تب و تب مالاریا و نوبه شود.
-
کامبوزیا
لغتنامه دهخدا
کامبوزیا. (اِ) قسمی ماهی که پشه ٔ مالاریا را خورد. (یادداشت مؤلف ).
-
مالاریایی
لغتنامه دهخدا
مالاریایی . (ص نسبی ) تب خیز. مالاریاخیز: باتلاقهای مالاریایی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || مبتلا به بیماری مالاریا.
-
تب آجامی
لغتنامه دهخدا
تب آجامی . [ ت َ ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) تب هائی که در نواحی باتلاقی و بیشه های مرطوب خیزد. تب لرز. تب لرزه . نوبه . مالاریا. رجوع به تب و دیگر ترکیب های آن شود.
-
گلژی
لغتنامه دهخدا
گلژی . [ گ ُ ] (اِخ ) کامیلو. (1844 - 1926 م .). دکتر ایتالیایی ، متولد در کرتنو نزدیک برسیا . او درباره ٔ توسعه ٔ مالاریا مطالعاتی کرده است و بافت شناس معروفی است که در 1898 م . دستگاه گلژی را کشف کرد. رجوع به جانورشناسی تألیف فاطمی ص 10 شود.
-
تب بر
لغتنامه دهخدا
تب بر. [ ت َ ب ُ ] (نف مرکب ) که تب برد. که تب قطع کند. دافع تب . قاطع حمی . که علاج تب کند. || دارویی تب بر. هر دوا که قطع تب کند. دواهای تب بر: کتین ، پوست بید، اکالیپتوس . خینورمین بهترین تب برها است . آتبرین در مالاریا تب بر است .
-
ناچیت
لغتنامه دهخدا
ناچیت . (اِخ ) دهی است از دهستان آختاچی بوکان بخش بوکان شهرستان مهاباد و در 6 هزارگزی شمال بوکان ، در مسیر جاده ٔ شوسه ٔ بوکان به میاندوآب واقع شده است .جلگه است و هوائی معتدل و مالاریا خیز دارد. سکنه ٔ آنجا بالغ بر 305 تن است . آب آن از سیمین رود تا...
-
کینین
لغتنامه دهخدا
کینین . (فرانسوی ، اِ) الکالوییدی که از «سن کنا» گیرند ودر علاج نوبه به کار است . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). در اصطلاح پزشکی ، یکی از مهمترین آلکالوییدهای موجود در پوست درخت گنه گنه است و فرمولش را می توان به صورت O2 N2 H24 C20 نمایش داد و آن به...
-
نوبه
لغتنامه دهخدا
نوبه . [ ن َ / نُو ب َ / ب ِ ] (از ع ، اِ) نوبت . مره . دفعه . || دوران . دوره . زمان . هنگام . نوبت : نوبه ٔ زهدفروشان گرانجان بگذشت وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست . حافظ. || نقاره . نوبت : عالم جان خاص توست نوبه فروکوب هین گوهر دل خاک توست رد مکن...
-
لرز
لغتنامه دهخدا
لرز. [ ل َ ] (اِمص ) لرزیدن . رَعشه . لخشه . رِعدَه . ارتعاد. ارتعاش . ارتعاج . لزره . لرزش . رَجفه . اهتزاز. یازه . (برهان ). تزلزل . تضعضع. فسره . قشعریره . فراخة : خود پیشت آفتاب چو من هست سایلی کش لرز شرم وقت تقاضا برافکند. خاقانی .گر بزه ماندی ک...
-
د د ت
لغتنامه دهخدا
د د ت . [ دِ دِ ت ِ ] (فرانسوی ، اِ) علامت اختصاری یعنی حروف اول کلمات دیکلورو، دیفنیل ، تریکلورو اتان است که ماده ٔ بی رنگ و بی بوو حل نشدنی در آب و معروفترین حشره کش های جدید است وبرای مبارزه با شپش ، مگس ، پشه و آفات زراعت بکار میرود اگر چه اول با...