کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماقوت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ماقوت
لغتنامه دهخدا
ماقوت . (اِ) نام نوعی از حلوا باشد و آن را ماقوتی هم میگویند. (برهان ) (آنندراج ). ماقوتی . نوعی از حلوا. (ناظم الاطباء). نوعی از حلوا که آنرا با نشاسته و شکر تهیه کنند. ماقوتی . (فرهنگ فارسی معین ) : باز صابونی و مشکوفی و سنبوسه ٔ نغزحلقه چی باشد و ...
-
ماقوت
لغتنامه دهخدا
ماقوت . (اِخ ) دهی ازدهستان پیرتاج است که در شهرستان بیجار واقع است و 220 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
جستوجو در متن
-
ماقوتی
لغتنامه دهخدا
ماقوتی . (ص نسبی ، اِ) ماقوت . (ناظم الاطباء). و رجوع به ماقوت شود.
-
مشکوفی
لغتنامه دهخدا
مشکوفی . [ م ُ ] (اِ) در کشف اللغات نام حلوایی که بادام را سوده با شکر پزند و از جوهر لفظ مستفاد میشود که مشک را در آن دخلی باشد. و آن را مشکوفه هم گویند. (بهار عجم ) (آنندراج ) : اندوه مخور بسحاق از چربی مشکوفی شاید که چو وابینی خیر تو در آن باشد. ب...
-
صابونی
لغتنامه دهخدا
صابونی . (ص نسبی ، اِ) منسوب به صابون . || صابون فروش . فروشنده ٔ صابون . || سازنده ٔ صابون . || نام شیرینیی است که از شکر سفید سازند : صابونی است صحن زمین لب بلب ز بس کآورد قند مصری بازارگان برف . کمال اسماعیل .باز صابونی و مشکوفی و سنبوسه ٔ نغزحلقه...
-
حلقة
لغتنامه دهخدا
حلقة. [ ح َ ق َ ] (ع اِ) حلقه . هر چیز مدور بشکل دایره . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). هر چیز گرد چون حلقه ٔ آهن و حلقه ٔ نقره و حلقه ٔ طلا. || مردمی که گرد هم دائره وار اجتماع کنند. (از اقرب الموارد) : در حلقه ٔ ما ز راه افسوس گه رقص کند گهی زمی...