کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مادرخرج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مادرخرج
لغتنامه دهخدا
مادرخرج . [ دَ خ َ ] (اِ مرکب ) کسی که همه ٔ مخارج گروهی را که جمعاً به مسافرت یا گردش روند به عهده گیرد و در پایان کار با افراد آن گروه تصفیه حساب کند. (فرهنگ فارسی معین ). گروهی که به گردش دستجمعی و مسافرت می روند و یک نفر را از میان خود مأمور می ...
-
جستوجو در متن
-
مادرحساب
لغتنامه دهخدا
مادرحساب . [ دَ ح ِ ] (اِ مرکب ) صاحب جمع. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مادرخرج . رجوع به مادر خرج شود.