کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماتی تی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ماتی تی
لغتنامه دهخدا
ماتی تی . (اِ) ماتی تیش . ماه تی تیش . در زبان اطفال بمعنی ماه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
واژههای مشابه
-
مأتی
لغتنامه دهخدا
مأتی . [ م َءْ تا ] (ع اِ) محل آمدن و موضعآمدن و فراهم گاه . (ناظم الاطباء). || مأتی الامر؛ جانب امر و جهت آن . (منتهی الارب ). جهت و جانب کار و راه کار. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
ابن ماتی
لغتنامه دهخدا
ابن ماتی . [ اِ ن ُ ] (اِخ ) علی بن عبدالرحمن . محدث است .
-
جستوجو در متن
-
مأتیه
لغتنامه دهخدا
مأتیه . [ م َءْ تی ی َ ] (ع ص ) تأنیث مَأتی ّ.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به مأتی شود.