کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مآوب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مآوب
لغتنامه دهخدا
مآوب . [ م َ وِ ] (ع اِ) ج ِ مَآب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و منه بینهما ثلاث مآوب ؛ یعنی میان آن هر دو مسافت سه منزل است . (منتهی الارب ).
-
واژههای مشابه
-
مأوب
لغتنامه دهخدا
مأوب . [ م ُ ءَوْ وَ ] (ع ص ) مجتمع کرده شده گرداگرد درخت . (منتهی الارب ). مدور. مجتمع. (ناظم الاطباء). منور. (محیط المحیط) (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
مآب
لغتنامه دهخدا
مآب . [ م َ ] (ع مص ) بازگشتن . (تاج المصادر بیهقی ). بازگشتن . اَوب . اِیاب . اِیّاب . اَوبَة. اَیبَة. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آب من سفره اوبا و مآباً؛ از سفر خویش بازگشت . (از اقرب الموارد). || (اِمص ) بازگشت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطبا...