کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لیثة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لیثة
لغتنامه دهخدا
لیثة. [ ل َث َ ] (ع اِ) شتر استوار درشت اندام . (منتهی الارب ).
-
لیثة
لغتنامه دهخدا
لیثة. [ ل َی ْ ی ِ ث َ ] (ع ص ) لِحْیَةٌ لَیِّثَةٌ؛ ریش سیه سپید. (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
لیست
لغتنامه دهخدا
لیست . (اِخ ) فردریک . عالم اقتصادی آلمانی (1789-1846 م .).
-
لیست
لغتنامه دهخدا
لیست . (فرانسوی ، اِ) جریده . سیاهه . دفتر. قائمه .- لیست حقوق ؛ صورتی متضمن نام گیرندگان حقوق .
-
جستوجو در متن
-
ریش
لغتنامه دهخدا
ریش . (اِ) لحیه . (دهار) (ترجمان القرآن ). محاسن . موهای چانه و گونه ها. (ناظم الاطباء). محاسن . دف و سفره از تشبیهات اوست . (آنندراج ). مجموع مویی که بر زنخ و اطراف رخسار برآید. صاحب براهین العجم گوید: باید دانست که ریشی که به معنی موی زنخ است فارسی...
-
شتر
لغتنامه دهخدا
شتر. [ ش ُ ت ُ ] (اِ) اُشْتُر، جانوری پستاندار عظیم الجثه از گروه نشخوارکنندگان که خود تیره ای خاص را به وجود می آورد. این پستاندار بدون شاخ است ولی دارای دندانهای نیش میباشد. معده ٔ شتر دارای سه قسمت است و هزارلا (برجستگی و فرورفتگی ) ندارد. در هر پ...