کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لوکچه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لوکچه
لغتنامه دهخدا
لوکچه .[ چ َ / چ ِ ] (اِ) میوه ٔ کُنار. میوه ٔ سدر. نَبقه .
-
جستوجو در متن
-
نبقة
لغتنامه دهخدا
نبقة. [ ن َ ق َ ] (ع اِ) واحد نبق است . (از اقرب الموارد). یک عدد کُنار. (ناظم الاطباء). || میوه ٔ کنار. میوه ٔ سدر. لوکچه . (یادداشت مؤلف ). رجوع به نبق شود. عناب بری . عناب وحشی . (یادداشت مؤلف ).