کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لؤم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لؤم
لغتنامه دهخدا
لؤم . [ ل ُ ءَ ] (ع اِ) ج ِ لأمة. (منتهی الارب ).
-
لؤم
لغتنامه دهخدا
لؤم . [ ل ُءْم ْ ] (ع اِمص ) ناکسی . || زفتی . خلاف کرم . (منتهی الارب ). دنائت . بخل . شُح .
-
لؤم
لغتنامه دهخدا
لؤم . [ ل ُءْم ْ ] (ع مص ) ناکس شدن . (زوزنی ). ناکس و فرومایه گردیدن . لأمة. ملأمة. (منتهی الارب ) : می بینم که کارهای زمانه روی به ادباردارد... اقوال پسندیده مدروس گشته و لؤم و دنائت مستولی . (کلیله و دمنه ). از فرط قساوت و لوم طبیعت مبذول نداش...
-
واژههای مشابه
-
لوم
لغتنامه دهخدا
لوم . (ع اِ) از اسماء عسل . (المزهر سیوطی ص 242).
-
لوم
لغتنامه دهخدا
لوم . [ ل َ ] (ع مص ) لومَة. ملام . ملامة. (منتهی الارب ). اِلامة. نکوهش . سرزنش . سرکوفت . بیغار. بیغاره . سراکوفت . تعییر. توبیخ . تعنیف . سرزنش کردن . (ترجمان القرآن جرجانی ). نکوهیدن . (تاج المصادر) (دهار). ملامت کردن . (زوزنی ). عَذل : نصیحتگری ...
-
لوم
لغتنامه دهخدا
لوم . [ ل َ وَ ] (ع اِمص ) افزونی نکوهش . (منتهی الارب ).
-
لوم
لغتنامه دهخدا
لوم . [ ل ُوْ وَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ لائم . (منتهی الارب ).
-
لوم کردن
لغتنامه دهخدا
لوم کردن . [ ل َ / لُو ک َ دَ ] (مص مرکب ) ملامت کردن .
-
جستوجو در متن
-
لیامت
لغتنامه دهخدا
لیامت . [ م َ ] (ع مص )ملامت کردن ، از لوم . (غیاث ). و رجوع به لئامت شود.
-
تکارم
لغتنامه دهخدا
تکارم . [ ت َ رُ ] (ع مص ) دور شدن از لوم و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). تنزه از چیزی . (از اقرب الموارد). دور شدن از لوم و عیب و زشتی و بدی و ناپسندی . (ناظم الاطباء). || کرم نمودن بی کرم . (آنندراج ).
-
لومة
لغتنامه دهخدا
لومة. [ ل َ م َ ] (ع مص ) لوم . سرزنش . سرکوفت . ملام . ملامة. نکوهیدن . (منتهی الارب ). نکوهش : لومة لائم .
-
استثقال
لغتنامه دهخدا
استثقال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) گران داشتن . (تاج المصادر بیهقی ). || گران شدن . || سست شدن از بیماری یا خواب یا لوم و بخل .
-
الومة
لغتنامه دهخدا
الومة. [ اَ م َ ] (ع مص ) بخل و خست و ناکسی . (منتهی الارب ) (از آنندراج ). لؤم و خست . (اقرب الموارد).