کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لورقة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لورقة
لغتنامه دهخدا
لورقة. [ رَ ق َ ] (اِخ ) لُرقه . شهری به اندلس (اسپانیا) از اعمال تدمیر و آن را حصنی و معقلی محکم باشد. (از معجم البلدان ). شهری در جنوب شرقی مرُسیة. (نفح الطیب ).
-
واژههای مشابه
-
حصن لورقة
لغتنامه دهخدا
حصن لورقة. [ ح ِ ن ِ ق َ ] (اِخ ) حصنی به اسپانیا. (حلل سندسیه ج 1 ص 118).
-
جستوجو در متن
-
لورقی
لغتنامه دهخدا
لورقی . [ رَ قی ی ] (ص نسبی ) منسوب به لورقه . (سمعانی ).
-
الوکرو
لغتنامه دهخدا
الوکرو. [ اِ رُ ] (اِخ ) شهری در اسپانیا که در زمان رومانیان بهمین نام خوانده میشد و عرب آنرا لورقه نامیدند. رجوع به الحلل السندسیة ج 1 ص 113 و حاشیه ٔ آن و نیز لورقة در این لغت نامه شود.
-
لرقه
لغتنامه دهخدا
لرقه . [ ل ُ ق َ ] (اِخ ) نام شهری به اسپانیا در هشتادهزارگزی مرسیه . رجوع به لورقه شود. حصنی به خاور اندلس در مغرب مرسیة و مشرق مریة و میان آن دو سه روز راه است . خلف بن هاشم اللرقی ابوالقاسم که از محمدبن احمد العتبی روایت کند منسوب بدانجاست . (معجم...
-
محاربی
لغتنامه دهخدا
محاربی . [ م ُ رِ ] (اِخ ) عبدالحق بن غالب بن عطیة (481 تا 542 هَ . ق .). از محارب قیس غرناطی است و ابومحمد کنیه دارد. مردی مفسر و فقیه و دانای احکام و حدیث است و شعر نیز می سروده است و صاحب تألیفات است و به سال 541 یا 546 هَ . ق . در لورقه درگذشته ...
-
اشکابه
لغتنامه دهخدا
اشکابه . [ ] (اِخ ) (قنطره ٔ...) در اسپانیا واقع است . صاحب حلل السندسیة آرد: و هرکه بخواهد از مرسیة به المریه برود نخست از مرسیة به قنطره ٔ اشکابه میرسد و از آنجا به حصن لبرالة و از آنجا به حصن حمة و آنگاه به شهر لورقه منتهی میشود. (حلل السندسیة ج 1...
-
علی قرطبی
لغتنامه دهخدا
علی قرطبی . [ ع َ ی ِ ق ُ طُ ](اِخ ) ابن خلف بن عبدالملک بن بطال بکری قرطبی مالکی .مشهور به ابن لجام و مکنی به ابوالحسن . محدث و فقیه بود. و مدتی در حصن لورقة امر قضاوت را به عهده داشت . وی در آخر ماه صفر سال 449 هَ . ق . درگذشت . او راست : 1- الاعتص...
-
ضبی
لغتنامه دهخدا
ضبی . [ ض َب ْ بی ] (اِخ ) ابوجعفر احمدبن یحیی بن احمدبن عمیرة الضبی القرطبی . از علماء اندلس . مولد اوبلش موضعی بباختر شهر لورقة. او مبادی علوم را پیش از آنکه به ده سالگی رسد فراگرفت . آنگاه بشمال افریقاشد و در بلاد آن نواحی بگشت و مراکش و سبتة را ب...
-
ابوالقاسم
لغتنامه دهخدا
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) محمد المعتمد علی اﷲبن ابی عمرو عبّاد المعتضد باﷲبن الظافر المؤید باﷲ ابی القاسم محمد قاضی اشبیلیه ابن ابی الولید اسماعیل بن قریش بن عبادبن عمروبن اسلم بن عمروبن عطاف بن نعیم اللخمی . از وُلد نعمان بن منذر لخمی . آ...