کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لوب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لوب
لغتنامه دهخدا
لوب . (اِخ ) رجوع به لوب نور شود. (قاموس الاعلام ترکی ).
-
لوب
لغتنامه دهخدا
لوب . (ع اِ) ج ِ لوبة. (منتهی الارب ). سنگستان سیاه . سنگستان . زمین سنگستان بی آب . (غیاث ).
-
لوب
لغتنامه دهخدا
لوب . (ع اِ) گوشت پاره ای که در دیگ بگردد. || مگس انگبین . || (ص ) ابل ٌ لوب ؛ شتران تشنه ٔ دور از آب .نخل ٌ لوب ؛ خرمابن تشنه ٔ دور از آب . (منتهی الارب ).
-
لوب
لغتنامه دهخدا
لوب . [ ل َ / لو ] (ع مص ) تشنگی . (منتهی الارب ). تشنه شدن . (زوزنی ) (تاج المصادر). || گرد گشتن تشنه حوالی آب بی آنکه برسد آنرا. یقال : لاب الرجل لُوباًو لَواباً و لوباناً؛ اذا عطش و استدار حول الماء وهو عطشان لایصل الیه . لؤوب . لؤاب . (منتهی ال...
-
واژههای مشابه
-
لؤب
لغتنامه دهخدا
لؤب . [ ل ُ ئو ] (ع ص ، اِ) ج ِ لائب . (منتهی الارب ). رجوع به لائب شود.
-
لوب نور
لغتنامه دهخدا
لوب نور. (اِخ ) لوب . دریاچه ٔ بزرگی در میان مغولستان . قسمت شرقی آن را قره قورچین وقسمت غربی آن را قره بورام گویند و سطح آن را با سطح اقیانوس 672 گز تفاوت است . رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود. || ناحیه ای در مشرق ترکستان چین .
-
جستوجو در متن
-
لائب
لغتنامه دهخدا
لائب . [ءِ ] (ع ص ) تشنه . ج ، لؤب ، لَوائب . (منتهی الارب ).
-
لوبان
لغتنامه دهخدا
لوبان . (ع مص ) لُوب . لَواب . تشنه شدن . (تاج المصادر). گرد گشتن تشنه حوالی آب بی آنکه برسد آن را. (منتهی الارب ).
-
لؤاب
لغتنامه دهخدا
لؤاب . [ ل ُ آ ] (ع مص ) گرد گشتن تشنه حوالی آب بی آنکه برسد آن را. لوب . لؤوب . (منتهی الارب ). || تشنه شدن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ).
-
لؤوب
لغتنامه دهخدا
لؤوب . [ ل ُ ئو ] (ع مص ) لوب .لؤاب . تشنگی . یا گرد گشتن تشنه حوالی آب بی آنکه برسد آنرا. (منتهی الارب ). تشنه شدن . (تاج المصادر).
-
لوبة
لغتنامه دهخدا
لوبة. [ ب َ ] (ع اِ) گروهی که با گروه دیگر باشند ودر مشورت امری شریک نشوند. || سنگلاخ . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). سنگستان سنگ سیاه . (منتخب اللغات ). ج ، لوب . || سیاهان . الواحد لوبی . (مهذب الاسماء). ابوعبیدة گوید: لوبة و نوبة بالضم فیهما، الح...