کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لوانداز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لوانداز
لغتنامه دهخدا
لوانداز. [ ل ُ اَ ] (نف مرکب ) آنکه لو اندازد. آنکه هیاهو کند(در تداول زنان ). چوانداز (در تداول مردم قزوین ).
-
جستوجو در متن
-
لو
لغتنامه دهخدا
لو. [ ل َ / لُو ] (اِ) حلوا. (جهانگیری ). نوعی از حلوا. (برهان ) : لو و لوزینه اش در کار کردندز جام عشرتش بیدار کردند. مجیر بیلقانی . || پشته . بلندی . (از جهانگیری ) (از برهان ) : بدو بر شبان گفت ایدر بدوره تازه پیش آیدت پر ز لو . فردوسی . || زردآب ...