کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لواث پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لواث
لغتنامه دهخدا
لواث . [ ل ِ ] (ع اِ) آرد که بر خوان زیر خمیر افشارند. آن آرد که بر نان پراکنند گاه پختن . (مهذب الاسماء).
-
واژههای همآوا
-
لواس
لغتنامه دهخدا
لواس . [ ل َ ] (ع اِ) چشیدنی . یقال : ماذُقْت ُ لواساً؛ نچشیدم چشیدنی را. (منتهی الارب ).
-
لواس
لغتنامه دهخدا
لواس . [ ل َوْ وا ] (ع ص ) شیرینی و جز آن جوینده جهت خوردن . (منتهی الارب ). آنکه بر خوان هر چیزی میجوید و میخورد. (مهذب الاسماء).
-
لواص
لغتنامه دهخدا
لواص . [ ل َ ] (ع اِ) پالوده . فالوده . (منتهی الارب ). و لعلک امرت خادمک ان یشتری لک من الحلوانی شیئاً من الفالوذ او الفالوذج ، لکن هل فکرت ان یشتری لک شیئاً من الملوص و المزعزع و المزعفر او اللمص او اللواص او المرطراط او السرطراط الی اخواتها و کلها...
-
جستوجو در متن
-
لواثة
لغتنامه دهخدا
لواثة. [ ل ُ ث َ ] (ع اِ) گروه . || آرد که بر خوان زیر خمیر افشارند. لواث . || (ص ) آنکه بهر چیز آلوده گردد. (منتهی الارب ).