کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لنگنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لنگنده
لغتنامه دهخدا
لنگنده . [ ل َ گ َ دَ / دِ ] (نف ) نعت فاعلی ازلنگیدن . آنکه لنگان رود. که لنگ لنگان قدم بردارد.
-
جستوجو در متن
-
لنگندگی
لغتنامه دهخدا
لنگندگی . [ ل َ گ َ دَ / دِ ] (حامص ) حالت و چگونگی لنگنده .
-
لنگان
لغتنامه دهخدا
لنگان . [ ل َ ] (نف ، ق ) لنگنده . || در حال لنگیدن . شلان . لنگان رفتن . عرجان . تعارج . قزلان . لنگ لنگان رفتن : ختع؛ لنگان رفتن کفتار. (منتهی الارب ).