کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لقمه لقمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لقمه لقمه
لغتنامه دهخدا
لقمه لقمه . [ ل ُ م َ / م ِ ل ُ م َ / م ِ ] (ق مرکب ) اندک اندک : گدائی بود که همه عمر لقمه لقمه اندوخته و رقعه بر رقعه دوخته . (گلستان ). معاینه بدیدم که پاره پاره به هم میدوخت و لقمه لقمه می اندوخت . (گلستان ). || (ص مرکب ) پاره پاره : لباسش لقمه ل...
-
جستوجو در متن
-
تکه تکه
لغتنامه دهخدا
تکه تکه . [ ت ِک ْ ک َ / ک ِ ت ِک ْ ک ِ / ک َ ] (ص مرکب ) پاره پاره و لقمه لقمه . (ناظم الاطباء). قطعه قطعه . بریده بریده .
-
شره شره
لغتنامه دهخدا
شره شره . [ ش ِرْ رَ ش ِرْ رَ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) در تداول عامه ، پاره پاره (جامه ). (یادداشت مؤلف ). شرمبه شرمبه . شرنبه شرنبه . لقمه لقمه . تکه تکه . رجوع به شرمبه شود.
-
لواسة
لغتنامه دهخدا
لواسة. [ ل ُ س َ ] (ع اِ) لقمه یا طعام کمتر از لقمه . (منتهی الارب ). لقمه . (مهذب الاسماء).
-
انعاط
لغتنامه دهخدا
انعاط. [ اِ ] (ع مص ) لقمه بریدن در خوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). لقمه بریدن . (از اقرب الموارد).
-
کله گربه ای
لغتنامه دهخدا
کله گربه ای . [ ک َل ْ ل َ / ل ِ گ ُ ب َ / ب ِ ] (ص نسبی مرکب ) لقمه ٔ سخت بزرگ . لقمه ٔ بزرگ از پلو و مانند آن ؛لقمه های کله گربه ای . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
تدبیل
لغتنامه دهخدا
تدبیل . [ ت َ ] (ع مص ) گرد کردن چیزی . (تاج المصادر بیهقی ). گرد کردن و جمع کردن چیزی ، چنانکه لقمه را با انگشتان جمع کنند. (از المنجد). پیچیدن و بزرگ کردن لقمه را برای فروبردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بزرگ کردن لقمه . (از المنجد)...
-
حرام لقمگی
لغتنامه دهخدا
حرام لقمگی . [ ح َ ل ُ م َ / م ِ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی حرام لقمه . رجوع به حرام لقمه شود.
-
مزدرد
لغتنامه دهخدا
مزدرد. [ م ُ دَ رِ ] (ع ص ) فروبرنده ٔ لقمه به گلو. (آنندراج ). فرو برنده ٔ لقمه و جز آن . (ناظم الاطباء).
-
پیچی
لغتنامه دهخدا
پیچی . [ چی / پیچ ْ / چی ] (اِ) لقمه . پیتی . پیته . رجوع به لقمه و رجوع به پیتی شود.
-
زهوطة
لغتنامه دهخدا
زهوطة. [ زَ طَ / زَهَْ وَ طَ ] (ع مص ) کلان لقمه خوردن . || (اِمص ) کلانی لقمه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
نبر
لغتنامه دهخدا
نبر. [ ن ُ ب َ ] (ع اِ) لقمه های کلان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). لقمه های ضخیم . (از معجم متن اللغة). ج ِ نُبْرة.
-
ملتقم
لغتنامه دهخدا
ملتقم . [ م ُ ت َ ق ِ ] (ع ص ) فروخورنده ٔ لقمه .(آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). فروبرنده ٔ لقمه . (ناظم الاطباء). و رجوع به التقام شود.
-
تغویط
لغتنامه دهخدا
تغویط. [ ت َغ ْ ] (ع مص ) فروخوردن لقمه را و لقمه را کلان گرفتن . || دورتک ساختن چاه را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).