کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لقف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لقف
لغتنامه دهخدا
لقف . [ ل َ ] (اِخ ) آب چند چاه است اعلای فوران نهایت شیرین . (منتهی الارب ). یاقوت گوید: ماء آبار کثیرة عذب لیس علیها مزارع و لا نخل فیها لغلظ موضعها و خشونته و هو با علی فوران واد من ناحیة السوارقیه علی فرسخ و فی لقف و لفت وقع الخلاف فی حدیث الهجرة...
-
لقف
لغتنامه دهخدا
لقف . [ ل َ ] (ع مص ) لقفان . شتاب و سبک گرفتن چیزی را. (منتهی الارب ). سبک فراگرفتن . فراگرفتن و زود فروواریدن . (تاج المصادر). زود فروواریدن و زود فراگرفتن .(زوزنی ). زود فروخوردن . (ترجمان القرآن ) (زوزنی ).
-
لقف
لغتنامه دهخدا
لقف . [ ل َ / ل َ ق ِ ] (ع ص ) رجل ٌ ثقف ٌ لقف ٌ؛ مرد چست و سبک زیرک . (منتهی الارب ).
-
لقف
لغتنامه دهخدا
لقف . [ ل َ ق َ ] (ع اِ) جانب و کرانه های حوض و چاه . ج ، القاف . (منتهی الارب ).
-
لقف
لغتنامه دهخدا
لقف . [ ل َ ق َ ] (ع مص ) افتادن دیوار. (منتهی الارب ). بیوفتیدن دیوار. (تاج المصادر). بیفتادن دیوار. (زوزنی ). || از زیر فرودریدن حوض به سبب نااستواری بنا. (منتهی الارب ). فروریزیدن حوض . (منتخب اللغات ). ریهیده شدن بن حوض . (تاج المصادر) (مجمل اللغ...
-
لقف
لغتنامه دهخدا
لقف . [ ل َ ق ِ ] (ع ص ) حوض فرودریده از زیر. چاه استوارناکرده بناء از کلوخ برآورده . || چاه پرآب که در کندن روان گردد. (منتهی الارب ). || لَقف . و رجوع به لقف (ثقف لقف ) شود.
-
واژههای همآوا
-
لغف
لغتنامه دهخدا
لغف . [ ل َ ] (ع مص ) فروبردن نان خورش را. || لقمه ساختن نان خورش را. (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
القاف
لغتنامه دهخدا
القاف . [ اَ ](ع اِ) ج ِ لَقَف . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). کناره های چاه و حوض . رجوع به لَقَف شود.
-
لقفان
لغتنامه دهخدا
لقفان . [ ل َ ق َ ] (ع مص ) لقف . شتاب و سبک گرفتن چیزی را. (منتهی الارب ). زود فروواریدن و زود فراگرفتن . (زوزنی ).
-
نواریدن
لغتنامه دهخدا
نواریدن . [ ن َ دَ ] (مص ) ناجاویده فروبردن . (جهانگیری )) (رشیدی ) (برهان قاطع) (انجمن آرا). بلع. (جهانگیری ) (انجمن آرا) (برهان ) (آنندراج ). بلع کردن . (ناظم الاطباء). آن را اوباریدن نیز گویند.(جهانگیری ). نواریدن ظاهراً صورت منفی «واریدن » است به...
-
ریهیده
لغتنامه دهخدا
ریهیده .[ دَ / دِ ] (ن مف / نف ) افتاده و ساقطشده . (ناظم الاطباء). افتاده . (برهان ) (انجمن آرا) (از آنندراج ).- ریهیده شدن ؛ ریخته شدن . (یادداشت مؤلف ). تهور. (تاج المصادر بیهقی ). تهویل . (مجمل اللغة). تهیر. (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). انهیار....
-
جانب
لغتنامه دهخدا
جانب . [ ن ِ ] (ع اِ) پهلو. کرانه . ج ، جوانب . (منتهی الارب ). طرف . کنار. (بهار عجم ). سوی . جهت . ضلع. ناحیه . کناره . سمت . سو. کران . بر. زی .نحو. شطر. ناحیت . ور. رهگذر. رهگذار. قَذف . قذفه . قَذَف . شَظو. (منتهی الارب ). جَناح . صوب . عُرض . ل...