کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لفاظ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لفاظ
لغتنامه دهخدا
لفاظ. [ ل َ ف ف ] (ع ص ) زبان باز.
-
لفاظ
لغتنامه دهخدا
لفاظ. [ ل ِ ] (ع اِ) تره . (منتهی الارب ).
-
لفاظ
لغتنامه دهخدا
لفاظ. [ ل ِ ](اِخ ) آبی است مر بنی ایاد را. (از معجم البلدان ).
-
جستوجو در متن
-
لفظپرداز
لغتنامه دهخدا
لفظپرداز. [ ل َ پ َ ] (نف مرکب ) لفّاظ.
-
لفاظی
لغتنامه دهخدا
لفاظی . [ ل َف ْ فا ] (حامص ) زبان بازی . عمل لفّاظ.
-
زبان باز
لغتنامه دهخدا
زبان باز. [ زَ بام ْ ] (نف مرکب ) کسی که با زبان چرب و نرم خود مقصود خود را حاصل میکند یا مردم را فریب میدهد. (فرهنگ نظام ). چاپلوس . متملق .چرب سخن . چاخان . لفاظ. خالب . (منتهی الارب ). رجوع به زبان بازی و زبان بازی کردن و زبان آوری و خلابت شود.