کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لصقة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لصقة
لغتنامه دهخدا
لصقة. [ ل َ / ل ِ ق َ] (ع اِ) لزقة. (دزی ).
-
واژههای همآوا
-
لثغة
لغتنامه دهخدا
لثغة. [ ل َ ث َ غ َ ] (ع اِ) دهان . (منتهی الارب ).
-
لثغة
لغتنامه دهخدا
لثغة. [ ل ُ غ َ ] (ع اِمص ) گرفتن زبان یا شکستگی زبان که حرف سین را ثاء گفتن یا راء را غین یا لام و سین را ثاء و گاف را جیم یا حرفی را بجای حرفی دیگر گویند یا نیکو برداشته ناشدن زبان جهت گرانی . (منتهی الارب ). صاحب ذخیره ٔ خوارزمشاهی گوید: لثغة، چنا...
-
لثقة
لغتنامه دهخدا
لثقة. [ ل َ ث ِ ق َ ] (ع اِ) نوعی از تب . (غیاث ). حمی البلغمیة اللازمة. (بحر الجواهر). حمای بلغمیه ٔ لازمه .