کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لشه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لشه
لغتنامه دهخدا
لشه . [ ] (اِخ ) محلی در مغرب چورکازار از نواحی شمالی ترکستان روس .
-
لشه
لغتنامه دهخدا
لشه . [ َل ش ِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان مرکزی بخش لنگرود شهرستان لاهیجان ، واقع در شش هزارگزی جنوب لنگرود و 4500گزی شوسه ٔ لنگرود به لاهیجان . کوهستانی ، معتدل و دارای 210 تن سکنه . شیعه ، گیلکی و فارسی زبانند. آب آن از چشمه سار. محصول آنجا چای ، لبنی...
-
واژههای مشابه
-
لشه لزور
لغتنامه دهخدا
لشه لزور. [ ل َ ش َ ل َ ] (اِخ ) نام موضعی به کجور مازندران . (سفرنامه ٔ رابینو بخش انگلیسی ص 131).
-
جستوجو در متن
-
شانگهای
لغتنامه دهخدا
شانگهای . (اِخ ) شهر و بندر معروف چین (کیانگ سو) نزدیک مصب رودخانه ٔ یانگ لشه کیانگ در ساحل اقیانوس کبیر. دارای 204000 تن سکنه . مرکز مهم صنعتی (فلزسازی ، مصنوعات شیمیایی و نساجی ) است .