کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لرو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لرو
لغتنامه دهخدا
لرو. [ ل ِ] (اِخ ) کزاویه . ترانه ساز فرانسوی مولد وِلِتری (ایتالیا) (1863-1919 م .).
-
لرو
لغتنامه دهخدا
لرو. [ل ِ ] (اِخ ) پیر. روزنامه نویس و ناشر سن سیمونی ، مولد برسی (1871-1797 م .).
-
جستوجو در متن
-
سندوان
لغتنامه دهخدا
سندوان . [ س َ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهریاری بخش رامهر مرکز شهرستان اهواز. دارای 150 تن سکنه است . آب آن از رود رام هرمز. محصول آنجا غلات ، برنج ، کنجد و بزرک . شغل اهالی زراعت و راه آن در تابستان اتومبیل رو است . ساکنین از طایفه ٔ لرو عرب هس...