کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لرت افکندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لرت افکندن
لغتنامه دهخدا
لرت افکندن . [ ل ِ اَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) لِرد افکندن . ته نشین شدن دردی شراب . لای شراب در ته ظرف نشستن .
-
جستوجو در متن
-
لرد انداختن
لغتنامه دهخدا
لرد انداختن . [ ل ِ اَ ت َ ] (مص مرکب ) (... سرکه و آب غوره و غیره )، لرت افکندن . لرد افکندن . رجوع به لِرت افکندن و لرد و لرت افکندن شود.
-
لرد افکندن
لغتنامه دهخدا
لرد افکندن . [ ل ِ اَ ک َدَ ] (مص مرکب ) رسوب کردن شراب و سرکه و آب لیمو و جز آن . ته نشین شدن دردی شراب و غیره . لِرت افکندن .
-
رسوب
لغتنامه دهخدا
رسوب . [ رُ ] (ع مص ) ته نشین شدن چیزی در آب . (از اقرب الموارد). به تک آب شدن و نشستن در آن . (ناظم الاطباء). ته نشستن . در ته ظروف قرار گرفتن دُرد یا جرم شی ٔ. (فرهنگ فارسی معین ). به تک نشستن چیزی در آب . (صراح اللغة) (آنندراج ) (منتهی الارب ). به...